روزپلاس؛ سیدرضا اورنگ: سال هاست که سینمای ایران با مشکل فیلمنامه دست و پنجه نرم می کند،از فیلمفارسی های آنچنانی دیروز گرفته تا فیلم های به اصطلاح پست مدرن امروز.
همه نیز درباره این معضل اساسی داد سخن سر می دهند،اما کسی یافت نشده و شاید یافت نشود تا مشکلات اصلی فیلمنامه و ضعف های آن در فیلم ها و سریال های ایرانی را یکی یکی نام ببرد و برای رفع آنها راهکار ارائه کند.
اکثر مسوولان سینمایی کشور به خاطر نداشتن دانش سینمایی لازم، هرگز وارد این حیطه نشده و نخواهند شد.متاسفانه تهیه کنندگان ایرانی و سینماگران نیز هرگز درباره جزئیات فیلمنامه و معضلات آن اظهار نظر خاصی نکرده اند.
وقتی مشکلی که باید به دست خود سینمایی ها رفع شود،اما آنها نسبت به آن بی تفاوت هستند یا دانش آن را ندارند،از مسوولان سینمایی چه انتظاری می رود؟
بدتر از همه اینکه،امروز در مراکز دانشگاهی،به خصوص واحدهای علمی-کاربردی،اغلب کسانی فیلمنامه را درس می دهند که دانش کافی در باره این هنر و فن ندارند،حتی بعضی از آنان بدیهیات فیلمنامه را نیز نمی دانند!اکثرا کتاب فیلمنامه ای در دست گرفته و برای هنرجویان از روی آن می خوانند!به این ترتیب نسل جوان چگونه باید با فوت و فن فیلمنامه نویسی آشنا شود؟همین افراد جوان بعد از مدتی وارد دنیای فیلمسازی می شوند.نتیجه اش همین می شود که اکنون سینمای کشور با آن مواجه است.
در اکثر مراکز علمی- کاربردی،اصرار بر این است که درس مهم فیلمنامه نویسی را به مدرسانی بدهند که تخصص لازم را در این رشته ندارند.
اعضای هیات گزینش دانشگاه جامع علمی-کاربردی کشور نیز به خاطر ناآشنا بودن یا تخصص کافی نداشتن با اصول فیلمنامه نویسی،به کسانی مجوز می دهند فیلمنامه را درس بدهند که مانند خودشان تخصصی در این زمینه ندارند.
اگر اعضای هیات گزینش سواد لازم را داشتند،هرگز مجوز تدریس فیلمنامه را به مدرسان رشته نمایش یا مشابه آن نمی دادند.چرا باید کسانی که سال ها در زمینه فیلمنامه نویسی تجربه دارند،آن را درس ندهد،اما افرادی که تخصص و تجربه لازم را ندارد، تدریس کنند؟!این سوالی است که باید رییس دانشگاه جامع علمی-کاربردی و مدیران ریز و درشت و اعضای هیات گزینش آن بدهند.
یکی از اشتباهات دیگر این است که در همین مراکز، تدریس درس مبانی فیلمنامه و کارگاه های آن را به افرادی می دهند که سابقه کارگردانی دارند.هنوز نمی دانند که دنیای کارگردانی با فیلمنامه نویسی از زمین تا آسمان با هم فرق دارند.
کارگردانان بزرگ سینمای جهان،مثل جان فورد،بیلی وایلدر،فرد زینه مان،مارتین اسکورسیزی،استیون اسپیلبرگ و...آیا فیلمنامه فیلم های خویش را خودشان می نوشتند یا می نویسند؟ اگر فیلمسازی مانند کوئنتین تارانتینو فیلمنامه فیلم اش را خودش می نویسد،به خاطر این است که کارش را با فیلمنامه نویسی آغاز کرده و با دنیای آن کاملا آشناست.
این معضل بسیار بزرگی است که بسیاری از کارگردانان ایرانی اصرار دارند فیلمنامه فیلم خود را بنویسند،چرا باید چنین کنند؟
فیلمنامه جزئیات بسیاری دارد و فوت و فن خاصی که هرکسی نمی تواند در آن چیره دست شود.تعداد زیادی از فیلمنامه هایی را که برخی از کارگردانان نوشته اند،بیشتر شبیه یک دکوپاژ نیم بند است تا فیلمنامه!
اگر مرحوم علی حاتمی فیلمنامه ها را خوش می نوشت،به این دلیل بود که کارش را با نوشتن آغاز کرد.این مورد درباره اصغر فرهادی نیز صدق می کند.
پنجشنبه گذشته در برنامه شهر فرنگ شبکه خبر،دوستان بنده آقایان جابر قاسمعلی و اصغر نعیمی به عنوان کارشناس حضور داشتند تا مشکلات فیلمنامه و فیلمنامه نویس در ایران را بررسی کنند.
این دو عزیز با توجه به تخصصی که داشتند به برخی از مشکلات اشاره کردند که بیشتر درباره فیلمنامه نویسان بود،نه فیلمنامه.
این درست است که دستمزد فیلمنامه نویسان باید متعارف باشد و زحمات آنان جبران شود.این حق نویسندگان است که تهیه کنندگان حتما باید آن را مد نظر داشته باشند.
آنچه مهم تر از مشکلات فیلمنامه نویس است،معضلات فیلمنامه و فیلمنامه نویسی است.باید اول به آن پرداخته شود.زیرا اگر توجه نشود،مشکلات همچنان باقی خواهد ماند.وقتی فیلمنامه مشکل داشته باشد،بدون شک فیلمنامه نویس نیز دچار مشکل می شود.
ای کاش دوست بنده جناب حمیدرضا مدقق،تمهیدی می اندیشید تا اول تمام مشکلات فیلمنامه در ایران لیست می شد،سپس در برنامه های بعد به آنها پرداخته شده و در نهایت برای رفع مشکلات راهکار ارائه می شد.
همان گونه که گفته شد،دستمزد متعارف و متناسب با زحمتی کشیده شده حق فیلمنامه نویس است،اما آیا با بالا بردن دستمزدها مشکلات فیلمنامه حل می شود؟قطعا خیر.
برای رفع مشکلات فیلمنامه نویسی در ایران،باید ریشه ای با آن برخورد و معضلات را اصولی حل کرد تا یک بار برای همیشه،معضل فیلمنامه در ایران برطرف شود.