به گزارش روزپلاس؛ حسین نمازی کارگردان شادروان سالهاست در سینما به طرز محسوسی فرصت نشان دادن استعدادهایش را پیدا نکرده است و نوعی محافظهکاری تحمیلی در طول سالهای اخیر فعالیتش موجب شده فیلمی که از او انتظارش را داریم رنگ پرده سینما نبیند.
اما برای تماشای «شادروان» ساخته اخیر نمازی، آثار قبلی فیلمساز یعنی هر سریال و یا فیلمی که ساخته را فراموش کنیم. «شادروان» پوست اندازی مجدد نمازی با پیشنهادهای تازهای برای سینمای ایران است.
این فیلم با آثار پیشین این فیلمساز اثری متفاوت است و این تمایز زمانی بیشتر جلوه میکند که مرزهای تراژدی و کمدی در هم میآویزد و مفاهیمی چون فقر را در عین خوشبختی نمیتوان تمییز داد.
فیلم پر از پارادوکسهایی از این دست است و لحن فیلم تا پایان یکدست میماند و فیلم را با این ویژگی باید باور کنیم که بر اساس یک مسیر کاملا طراحی شده هارمونیک با چند صحنه کمدی باید مواجه باشیم و لحظاتی بعد تراژدی را تجربه کنیم.
نمازی با «شادروان» نشان داد فیلمساز بسیار باهوشی است و درک عمیق و اجتماعی از سینمای کمدی دارد. وسواس نمازی در ارائه موقعیتهای تکان دهنده کمدی بدون اغراقآمیز و بازی فوق العاده بازیگر در این فیلم استاندار تازهای از سینمای کمدی ایران را به نمایش میگذارد.
سالها پس از اجارهنشینها، شادروان تنها کمدی سالمی است که در سینمای ایران ساخته و بدون افتادن به ورطه ابتذال مخاطب را به صورت باورنکردنی و عجیبی میخنداند.
بازیگران این فیلم نیز استانداردهای دیگری را از بازی در فیلم کمدی را به نمایش میگذارند. سینا مهراد در این فیلم تبدیل به یک ستاره کمدی تام و تمام میشود و البته بهرنگ علوی در نقش اسد شایسته کاندیداتوری بهترین بازیگر نقش مکمل مرد است.
نازنین بیاتی و گلاره عباسی قالب دیگری و کاملا متفاوت از آنچه تاکنون ارائه کردهاند را به نمایش میگذارند.
به فیلم شادروان از سوی جوجه روشنفکران معاصر حملات فراوانی شد همانطور که مهرجویی با ساخت اجاره نشینها تجربهای مشابه را تکرار کرد.
اما واقعیت این است که مدیران فرهنگی دوران کنونی میتوانند شادروان را به عنوان یک کمدی طراز به سایرین معرفی کنند. اثر مفرحی که فرهنگ عامه را تحقیرنمیکند، اروتیسم بر لحن کمدیاش غلبه نمیکند و نکته مهمتر این که در شرایط بد اقتصادی برای طبقه فرودست اجتماعی یک مسکن بسیار قوی است.