به گزارش روزپلاس؛ این روزهای فضای فرهنگی منتظر یک تقریظ دیگر بر کتابی است که اسمش را زیاد شنیده ایم. کتاب« حوض خون» به قلم فاطمه سادات میرعالی که توسط انتشارات راه یار به چاپ رسیده است. روایتی از زنان اندیمشک از رختشوییشان در دفاع مقدس.
رونمایی از تقریظ نگاشته شده بر این اثر فردا یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰
در دوازدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت از ساعت ۱۶ در محل بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک از سوی مؤسسه پژوهشی-فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار میشود.
نام این کتاب هم حتی حسّ متفاوتی را به خواننده منتقل می کند. نامی که هم رنگ دارد هم بو هم یک دنیا حرف. درست مثل واقعیتی که درونش نوشته شده. واقعیتهایی از زبان زنانی که پشت صحنه جنگ یک حضور متفاوت داشتند. زنانی که خاطراتشان از روزهایی که کنار این حوضچههای پر از خون گذراندهاند برای آنها مکه انت روزها را دیده اند و آنها که حتی آن روزها را ندیده اند پر از حرف است. روزهایی که پای این حوض گذرانده اند. حوضی پر از خون و حرف.
فاطمهسادات میرعالی که علاوه بر تحقیق، تدوین کتاب را هم برعهده داشته است، در بخشی از مقدمه خود درباره راویان کتاب اینطور نوشته است: «اولِ مصاحبهها درد و زجرشان توی ذهنم پررنگ بود، اما انتهای مصاحبه وقتی متوجه میشدم هنوز حاضر هستند پای انقلاب جان بدهند، وقتی تلاش میکردند راهی برای شستن لباسهای رزمندگان جبهۀ مقاومت پیدا کنند و بعضی از آنها از من میپرسیدند «راهی سراغ نداری بریم سوریه لباس رزمندهها رو بشوریم؟»، معادلات ذهنم دربارۀ اینکه افرادی زجرکشیده هستند به هم میخورد. خانمهای رختشویی با وجود همۀ سختیها و دردهایی که دیدهاند و از نزدیک تکههای بدن شهدا را لمس کردهاند، روح زینبی دارند و با بیان تمام تلخیها، از شستن لباس رزمندهها بهزیبایی یاد میکنند. اگر غیر از این بود، اکنون با وجود ناتوانی، باز پای ثابت فعالیتهای انقلاب نبودند»
البته در خلق این کتاب اهالی قلم دیگری مثل زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتیپور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی نقش داشتهاند و با ۶۴ داستان آن جنگ را از عمیقترین لایه به مخاطب معرفی می کنند.
اینکتاب سومینعنوان از مجموعه «پشتیبانی جنگ» و چهارمینعنوان مجموعه «زنان انقلاب» است که اینناشر چاپ کرده است.
در بخش ضمیمه کتاب، تصویر راویان کتاب به همراه تصاویری از فعالیتهای این بانوان اندیمشکی در دفاع مقدس، شهدای منتسب به آنها و همچنین بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک به عنوان محل رختشویی البسه رزمندگان آمده است.
مجموعه تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی قصد دارد به تاریخ زیربنای فرهنگی انقلاب اسلامی بپردازد. جهادگران و شهیدان فرهنگی که برای رشد تفکر انقلابی در میان مردم به ویژه جوانان تلاش کردند تا نهال انقلاب اسلامی را آبیاری کنند و به ثمر برسانند.
توجـــه بـــه این قســـمت تاریخ، به شـــدت مهـــم، ضـــروری و فوری اســـت؛ چرا کـــه انقلاب اسلامی بـــرای حیات خـــود در عرصههای مختلف نیـــاز به فرهنگ موجبـــۀ انقلاب دارد و فرهنـــگ انقلاب تنیده اســـت در تاریـــخش، ممزوج با زندگـــی مردم و روایـــت مردم از آن دوران کـــه خـــود موجـــب باز تولید فرهنگ خواهد شـــد.
بخشی از کتاب حوض خون
شوهرم چند ماه یک بار از جبهه میاومد خونه، بیچاره مرا با دستهای زبر و زخم شده میدید. تازه بوی وایتکس هم میدادم. خدا رحم کرد طلاقم نداد! اول ِ مصاحبهها درد و زجرشان توی ذهنم پررنگ بود، اما انتهای مصاحبه وقتی متوجه میشدم هنوز حاضر هستند پای انقلاب جان بدهند، وقتی تلاش میکردند راهی برای شستن لباسهای رزمندگان جبهۀ مقاومت پیدا کنند و بعضی از آنها از من میپرسیدند »راهی سراغ نداری بریم سوریه لباس رزمندهها رو بشوریم؟«، معادلات ذهنم دربارۀ اینکه افرادی زجرکشیده هستند به هم میخورد. خانمهای رختشویی با وجود همۀ سختیها و دردهایی که دیدهاند و از نزدیک تکههای بدن شهدا را لمس کردهاند، روح زینبی دارند و با بیان تمام تلخیها، از شستن لباس رزمندهها به زیبایی یاد میکنند. ا گر غیر از این بود، اکنون با وجود ناتوانی، باز پای ثابت فعالیتهای انقلاب نبودند. یادم هست برای هشتمین جشنوارۀ عمار در اندیمشک، همین خانمها پای کار آمدند و روز افتتاحیه، خودجوش برای افراد شرکت کننده آش درست کردند. پای دیگهای آش صلوات میفرستادند و شعار میدادند و این حس وحال، تجلی روزهای رختشویی بود.