به گزارش روزپلاس، روحیه مسابقه و سبقت از یکدیگر برای تخریب و تنزیل رتبه ی دیگری، دقیقا در تقابل با روحیات قدرت آفرین و همکاری است.
اگر سبقت برای انجام کار خوب باشد، مثبت است اما اگر برای تقلیل رتبه ی اطرافیانمان باشد، جامعه را از همکاری و اتحاد دور میکند.
بستر این اتحاد و همکاری نیز، محبت و دلسوزی انسان ها به یکدیگر است . اگر حتی برای نهی از منکر هم، از سر دلسوزی این کار را نکنند، مساله ای حل نخواهد شد.
اگر مردم در کنار یکدیگر ، خودشان را حس کنند، نه در مقابل همدیگر، و اتحادشان افزایش یابد، خیلی از مسائلی که در جامعه معضل شده اند، حل خواهد شد چرا که، جامعه ، چیزی جز افراد نیست. مردم در کنار یکدیگر، جامعه را تشکیل میدهند. روحیه ی یک یک مردم است که روحیه جامعه را تشکیل میدهد.
روحیه مقاومت ، دلسوزی و اتحاد، یک جامعه را قوی میکند و نه تنها مسئولین آن جامعه نمیتوانند خطایی کنند، بلکه بیگانگان نیز، جرات دخالت و خسارت وارد کردن به آن جامعه را ندارند.
بی دلیل نیست، که بسیاری از اندیشمندان موثر روانشناسی، شاخص سلامت روان را علاقه اجتماعی میدانند. اصل چهارم تئوری آدلر آدلر (1964) علاقه اجتماعی است. به عبارتی ارزش تمام فعالیت های انسان را باید از زوایه ی علاقه اجتماعی در نظر گرفت. از علاقه اجتماعی با تعابیر مشابهی مثل احساس اجتماعی، احساس جامعه نیز یاد شده است. به طور کلی این احساس وحدت با کل بشریت است و به عضویت همه ی افراد اجتماعی اشاره دارد.
به عقیده آدلر (1964) کسی که علاقه ی اجتماعی رشد یافته ای دارد، برای برتری خودش تلاش نمی کند، بلکه برای کمال تمام انسان ها در یک جامعه ایده ال تلاش می کند. علاقه اجتماعی را می توان به صورت نگرش ارتباط داشتن با کل بشریت و همین طور، همدلی با هر عضو نژاد انسان تعریف کرد. علاقه اجتماعی به صورت همکاری با دیگران برای پیشرفت جامعه به جای نفع شخصی آشکار می شود