به گزارش روزپلاس، به تازگی سودان بار دیگر وارد دوره ای از بحران و تنش شده است. این کشور که پس از سقوط حکومت 30ساله عمر البشیر(رئیس جمهور سابق سودان)، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد آینده سیاسی و ایجاد یک حکومت غیرنظامی در آن مطرح می شد، عملا به محلی برای درگیری ژنرال ها و گروه های مختلف نظامی در سودان تبدیل شده است.
در این راستا، به تازگی نیروهای شبه نظامی واکنش سریعِ سودان که وابسته به دولت این کشور هستند و تحت فرماندهی ژنرال "محمد حمدان دقلو" معروف به "حمیدتی" هستند و در روزهای اخیر، به نحو گسترده ای خود را آماده ایجاد درگیری و جنگ در سودان کرده اند، علیه طیف نظامیانِ حاکم بر سودان و به طور خاص فرمانده ارتش این کشور یعنی عبدالفتاح برهان، دست به شورش زده اند و توانسته اند ضمن تصرف برخی از تاسیسات حساس در سودان، خسارات گسترده ای را نیز به این کشور وارد آورند.
نیروهای ارتش سودان نیز در حال مقابله با نیروهای شبه نظامی واکنش سریع این کشور هستند و لحظه به لحظه اخبار جدیدی از این کشور به گوش می رسد. با این حال، در بحبوحه درگیریهای جاری در سودان و آینده سیاسی نامشخص این کشور، یک موضوع کمتر مورد توجه قرار گرفته است و آن چیزی جز خوانشِ رویکرد دولت نظامی مستقر در سودان و تحرکات چند وقت گذشته آن در رابطه با رژیم صهیونیستی نیست.
در این راستا، دولت نظامی سودان چند مدت قبل و در میان بُهت کشورهای عربی و سلامی، از اراده جدی خود جهت عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس در قالب "توافق ابراهیم" خبر داد. اقدامی که خیلی زود رنگ واقعیت را به خود گرفت و البته بسیاری از تحلیلگران در جهان عرب به طرح این سوال از حاکمان نظامی سودان پرداختند که چرا آن ها باید در شرایطی که رژیم اسرائیل در منزویترین و ضعیفترین وضعیت داخلی، منطقهای و بینالمللی خود است، ابتکاری فعال را جهت تقویت موقعیت آن در پیش گیرند و درصدد باشند تا بار دیگر جانی تازه را به کالبدِ توافق مُرده ابراهیم بدمند؟ (جالب اینکه برخی نشریات جهان عرب تاکید کردند که خودِ اسرائیل هم از عجله حکام نظامی سودان برای عادی سازی رابط با تل آویو شگفت زده شده است)سوالی که البته اکنون بیش از هر زمان دیگری پاسخ آن روشن شده است.
رژیم اشغالگر قدس با توجه به اینکه هیچ مقبولیت و مشروعیتی نزد ملت های عربی و اسلامی ندارد و این مساله به ویژه در بحبوحه برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال قطر، کاملا آشکار شد، صرفا روابط با حکام دیکتاتور و اقتداگرا را که هیچ نسبتی با ملت های خود الا سرکوب آن ها ندارند، در راستای منافع راهبردی خود می بیند.
به بیان ساده تر، حکومت های نامشروع و اقتدارگرا در جهان عرب که صرفا به فکر حراست از موقعیت خود و تضعیف ملت هایشان هستند، به نوعی بده بستان پشت پرده با صهیونیست ها وارد می شوند و در ازای ارائه شناسایی دیپلماتیک به رژیم صهیونیستی، خواستار کسب حمایت های سیاسی، اقتصادی و نظامی از سوی این رژیم و لابی های همسو و متحد با آن می شوند. موضوعی که البته تاکنون بارها و بارها از سوی بسیاری از ناظران و تحلیلگران جهان عرب نیز مورد اشاره قرار گرفته و حکام نظام سودان نیز اسرائیل را تنها یک راه نجات برای خود جهت تحکیم حضورشان در قدرت و فرار از سقوط می دیدند.
در این میان لازم است توجه داشته باشیم که تنها اندکی قبل از تحولات اخیر در سودان، وزیر خارجه اسرائیل از سودان بازدید و با عبدالفتاح برهان فرمانده ارتش این کشور و حاکم غیررسمی سودان دیدار و گفتگو نمود.
در این میان، اگرچه سودان، اسرائیل را به رسمیت شناخت اما حکام نظامی سودانی با این اقدام خود، روند سقوطشان را چه به واسطه تشدید درگیری ها با هم طیف های نظامی خود و چه تشدید خشم عمومی از سیاستهای غلطشان، سرعت بخشیدند. البته که نفوذ و فعالیت های مخرب رژیم اشغالگر قدس در کشورهای آفریقایی و به ویژه در کشوری همچون سودان، سال هاست که به یکی از موضوعات محوری و داغ در تحلیل مسائل آفریقا تبدیل شده و به آن پرداخته می شود.
در این رابطه بسیاری به طور خاص به این مساله می پردازند که اسرائیلی ها با کمک های گسترده تسلیحاتی خود به طرف های درگیری در سودان، پیشتر موجبِ تجزیه این کشور شدند و اکنون نیز نباید از شبکه های مخفی آنها در سودان غافل شد. شبکه هایی که سعی داشته و دارند تا نظم مطلوب اسرائیل و متحدان آن را در سودان برقرار سازند. نظمی که البته هیچ نسبتی با منافع ملی کشور سودان ندارد و سعی خواهد داشت بار دیگر پوشش مناسبی را برای رژیم اشغالگر قدس جهت استفاده ابزاری اش از حکومتی دست نشانده در سودان فراهم سازد.
الف