۱۱:۲۶ |  ۱۴۰۴/۰۵/۲۹

خانه‌های بی‌صدا/ چگونه تک‌فرزندی هویت خانواده ایرانی را تغییر داد؟

تک‌فرزندی در ایران به یک روند جدی تبدیل شده است و زوج های جوان حتی در خیالاتشان هم رویای چند فرزند ندارند. چرا این اتفاق در فرهنگ خانواده ایرانی افتاده است.
کد خبر: ۳۳۸۲۷۵

خانه‌های بی‌صدا/ چگونه تک‌فرزندی هویت خانواده ایرانی را تغییر داد؟

به گزارش روزپلاس، در کوچه‌های قدیمی شهر، هنوز می‌توان صدای خاطرات را شنید؛ صدای خنده‌های کودکان که در حیاط‌های پر از گلدان و حوض می‌پیچید، صدای توپ پلاستیکی که به دیوار می‌خورد و صدای مادری که با مهربانی، نام بچه‌ها را برای شام صدا می‌کرد. آن روزها، خانه‌ها پر از شلوغی بود، پر از زندگی. سفره‌ها شاید ساده بودند، اما گرمای حضور خواهرها و برادرها، هر لقمه را شیرین‌تر می‌کرد. خانواده‌های پرجمعیت، نشانه‌ای از برکت و توان بودند؛ نشانه‌ای از روزهایی که تعداد فرزندان، افتخار یک خانواده بود.

اما حالا، تصویر خانه‌ها تغییر کرده است، اتاق‌ها با یک فرزند که تنها با خودش بازی می‌کند سکوت عجیبی به خود گرفته‌اند، اسباب‌بازی‌ها دیگر برای چند کودک نیست، فقط برای یک نفر است. همه نگاه‌ها، همه امیدها و همه برنامه‌ریزی‌ها، به همان یک فرزند دوخته شده است. والدین امروزی، تمام توانشان را برای آینده همان یک بچه خرج می‌کنند و تصور می‌کنند باید مدرسه بهتر، کلاس زبان، موسیقی، ورزش، یا حتی سفرهای آموزشی را تنها برای همان تک فرزندشان سرمایه‌گذاری کنند، این دگرگونی البته تنها به نتیجه محاسبات اقتصادی و دو دو تا چهارتا خرج و مخارج زندگی نیست اما به لحاظ اجتماعی باید به این دیدگاه هم برسیم که انگار سبک زندگی افراد در این دوره و زمانه عوض شده و جایگاه زنان در جامعه کاملاً متحول شده است و اگر خانواده‌ای تصمیم به داشتن یک فرزند گرفته جز خانواده‌های خاص و استثنا نیستند چون این تصمیم تک فرزندی انگار بخشی از هویت خانواده‌های ایرانی شده است و روایتی تازه از خانواده‌های ایرانی که میان انتخاب و ناچاری در نوسان است.

موضوع تک فرزندی اتفاقی نیست که امروز به آن پرداخته شود و فردا فراموش شود دغدغه‌ای است که جامعه‌شناسان چندین سال است به آن پرداخته‌اند و متولیان و دولتمردان هم خیلی وقت است هشدار می‌دهند، خبرگزاری مهر چندی پیش در گزارشی با عنوان «فقط یک بار زندگی می‌کنم؛ توجیه مدرن مادران تک‌فرزند» در مجله مهر به بررسی موضوع تک فرزندی پرداخت، در آن گزارش، امان‌الله قرایی، جامعه‌شناس، از دلایل گرایش به تک‌فرزندی گفت و واکنش‌های گسترده مخاطبان نشان داد که این موضوع، دغدغه‌ای مشترک در میان خانواده‌های ایرانی است. مخاطبان از «عدم احساس امنیت رفاهی»، و «نگرانی از سلامت مادران» به عنوان دلایل اصلی این انتخاب سخن گفتند. این بازخوردها ما را بر آن داشت تا این بار، با نگاهی عمیق‌تر و از زاویه‌ای تازه، به سراغ تقی آزاد ارمکی، جامعه‌شناس، برویم و ابعاد دیگری از این پدیده را بررسی کنیم.

عشق انحصاری؛ وقتی یک بچه همه چیز آدم می‌شود!

جهانی که با ما گره خورده است

تقی آزاد ارمکی، در گفت‌وگویی در مورد «تک فرزندی» به عنوان پدیده‌ای رو به رشد در جهان سخن می‌گوید و با نقدی صریح، یکی از باورهای رایج را به چالش می‌کشد و می‌گوید: «اینکه فکر کنیم جهان مدرنی بیرون از ایران وجود دارد و ما در مقابل آن هستیم، اشتباه است. ما بخشی از جامعه جهانی هستیم. همان‌طور که جهان بر ما اثر می‌گذارد، ما هم بر جهان اثر می‌گذاریم.»

او برای روشن‌تر شدن حرفش، مثالی می‌زند: «وقتی جنگی در گوشه‌ای از جهان رخ می‌دهد، موجش به ایران هم می‌رسد. قیمت‌ها بالا می‌رود، بازارها تکان می‌خورند. برعکس، اتفاقات ایران هم می‌تواند روی فضای جهانی اثر بگذارد. ما نه حاشیه‌نشینیم و نه منفعل.» این نگاه، دریچه‌ای تازه به موضوع تک‌فرزندی باز می‌کند. خانواده ایرانی، دیگر در خلأ تغییر نمی‌کند؛ بخشی از یک تحول جهانی است.

خانواده‌ای که دیگر فقط یک خانه نیست

آزاد ارمکی، با اشاره به گذشته، تصویری از خانواده‌های قدیمی ترسیم می‌کند: «خانه‌های قدیم، مرکز زندگی مشترک بودند. همه چیز حول محور با هم بودن می‌چرخید. اما حالا، هر جز خانه کارکرد خودش را دارد. ماشین، تلویزیون، حتی گلدان گوشه اتاق، همه اهمیت پیدا کرده‌اند. آدم‌ها هم همین‌طور. زنان، مردان، فرزندان، هر کدام نقش‌های تازه‌ای دارند.»

او توضیح می‌دهد که این تغییرات، هم ریشه در تحولات داخلی ایران دارد و هم متأثر از روندهای جهانی است. در کشورهای غربی، خانواده‌های بزرگ جای خود را به خانواده‌های کوچک داده‌اند و ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. «خانواده ایرانی در مسیر یک تغییر جهانی حرکت می‌کند، اما با رنگ و بوی خودش.»

در این میان، نقش زنان، کلیدی‌ترین عامل این تحول است. آزاد ارمکی می‌گوید: «زنان امروز دیگر فقط مادر یا همسر نیستند. آن‌ها تحصیل می‌کنند، کار می‌کنند، سفر می‌کنند و فراغت برایشان مهم است. حتی زنان خانه‌دار هم نگاهشان به زندگی عوض شده. آن‌ها می‌خواهند فرزندشان بهترین‌ها را داشته باشد؛ بهترین مدرسه، بهترین کلاس‌ها، بهترین آینده.»

این تغییر نگاه، تنها به زنان شاغل یا تحصیل‌کرده محدود نمی‌شود. حتی در خانه‌های کوچک و محله‌های ساده، مادران به دنبال ثبت‌نام فرزندانشان در کلاس‌های زبان یا موسیقی هستند. این نگاه مدرن، خانواده‌ها را به سمت داشتن فرزندان کمتر سوق داده است؛ نه از سر خودخواهی، بلکه از سر آرزوی ساختن آینده‌ای بهتر برای همان یک یا دو فرزند.

عشق انحصاری؛ وقتی یک بچه همه چیز آدم می‌شود!

انتخاب یا ناچاری؟

وقتی از آزاد ارمکی می‌پرسیم که تک‌فرزندی انتخاب است یا ناچاری، او با تأمل می‌گوید: «شاید بتوان گفت این یک انتخاب عقلانی است.» اما وقتی در عمق حرف‌هایش فرو می‌رویم، می‌بینیم که این «انتخاب» در بسیاری موارد، نتیجه ناچاری‌های بزرگ است. او توضیح می‌دهد: «امروز یک فرزند به اندازه ده فرزند قدیم اهمیت دارد. خانواده‌ها به جای داشتن ده فرزند، روی یک یا دو فرزند سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ سرمایه‌گذاری‌ای که شامل آموزش، مهارت و حتی تجربه‌های فرهنگی است.»

این سرمایه‌گذاری، هزینه‌های سنگینی دارد. شهریه کلاس‌های زبان، هزینه‌های ورزش، سفرهای آموزشی، یا حتی یک مدرسه خوب، همه و همه بودجه‌ای می‌طلبد که بسیاری از خانواده‌ها را به این نتیجه می‌رساند که بهتر است روی یک فرزند تمرکز کنند تا بتوانند بهترین‌ها را برایش فراهم کنند. آزاد ارمکی می‌گوید: «خانواده‌ها می‌خواهند فرزندشان در آینده نقش بزرگی در جامعه داشته باشد. این یک تصمیم عقلانی است، اما پشتش فشارهای اقتصادی و اجتماعی هم هست.»

کلیشه‌هایی که دیگر صادق نیستند

یکی از نکات جالبی که آزاد ارمکی مطرح می‌کند، به چالش کشیدن برخی باورهای قدیمی است. او می‌گوید: «اینکه فکر کنیم فقط طبقات بالای جامعه یا زنان شاغل به تک‌فرزندی گرایش دارند، اشتباه است. امروز حتی خانواده‌های طبقات پایین هم فرزندانشان را به کلاس‌های زبان یا موسیقی می‌فرستند. این نگاه مدرن، به شغل یا وضعیت اقتصادی وابسته نیست.»

او معتقد است که ارزش‌های اجتماعی تغییر کرده‌اند. دیگر تعداد فرزندان، نشانه اعتبار یک خانواده نیست. آنچه امروز اهمیت دارد، کیفیت تربیت و آینده‌سازی برای فرزندان است. این تغییر ارزش‌ها، در همه لایه‌های جامعه نفوذ کرده و تک‌فرزندی را به یک پدیده فراگیر تبدیل کرده است.

بعضی موانع پایان‌بخش بسیاری از آرزوهای فرزندآوری است

آزاد ارمکی، وقتی به موانع واقعی فرزندآوری می‌رسد، صریح‌تر می‌شود: «وقتی یک خانه کوچک فقط یک اتاق دارد، فرزند دوم کجا باید بخوابد؟ یا وقتی زن و شوهری جدا می‌شوند، زنی که دو یا سه فرزند دارد، بدون حمایت اقتصادی و حقوقی، چه کند؟»

او مشکلات اقتصادی را در صدر دلایل کاهش فرزندآوری قرار می‌دهد. گرانی مسکن، ناامنی شغلی، هزینه‌های بالای زندگی و دغدغه آینده فرزندان، همه و همه مثل دیواری جلوی خانواده‌ها ایستاده‌اند. حتی خانواده‌هایی که دلشان می‌خواهد فرزندان بیشتری داشته باشند، وقتی به این موانع نگاه می‌کنند، پا پس می‌کشند و جملاتی مثل «فعلاً توانش را نداریم» یا «خانه‌مان کوچک است» در گفت‌وگوهای خانوادگی، پایان‌بخش بسیاری از آرزوهای فرزندآوری است.

سیاست‌هایی که عقب مانده‌اند

آزاد ارمکی، با لحنی که ترکیبی از نقد و امید است، به سیاست‌گذاری‌ها اشاره می‌کند: «نباید مردم را برای تک‌فرزندی سرزنش کرد. باید شرایط را تغییر داد. امنیت اقتصادی، درآمد پایدار، مسکن مناسب؛ این‌ها چیزهایی است که خانواده‌ها را به فرزندآوری بیشتر تشویق می‌کند.»

او پیشنهاد می‌کند که خانواده‌هایی که هم مشارکت اجتماعی دارند و هم فرزندان بیشتری به دنیا می‌آورند، باید حمایت‌های ویژه‌ای دریافت کنند؛ از تسهیلات مسکن گرفته تا بیمه، خدمات آموزشی ارزان و حتی تضمین شغلی. به باور او، ناهماهنگی میان سیاست‌های جمعیتی و اقتصادی، یکی از بزرگ‌ترین موانع است. «نمی‌شود از مردم انتظار داشت بدون حمایت، تصمیم‌های بزرگ بگیرند.»

هرچند آزاد ارمکی از «انتخاب عقلانی» سخن می‌گوید، اما شواهدش بیشتر از یک ناچاری پنهان حکایت دارند. خانواده‌هایی که زیر بار هزینه‌های زندگی کمر خم کرده‌اند، خانواده‌هایی که نگران آینده شغلی و مالی خود و فرزندانشان هستند، عملاً راهی جز تک‌فرزندی ندارند.

عشق انحصاری؛ وقتی یک بچه همه چیز آدم می‌شود!

آینده‌ای که به تغییر وابسته است

آزاد ارمکی نگاهی به آینده می‌اندازد: «آینده جمعیتی ایران، به توانایی ما در ایجاد تغییرات بنیادی بستگی دارد. اگر خانواده‌ها ببینند که هزینه‌های زندگی و تربیت فرزندان قابل مدیریت است، خودشان به سمت فرزندآوری بیشتر می‌روند.» این جامعه‌شناس تأکید می‌کند که شعارهای تشویقی به تنهایی کافی نیستند. باید شرایط واقعی زندگی مردم بهبود پیدا کند. «وقتی خانواده‌ها احساس امنیت و رفاه کنند، انتخاب‌هایشان هم تغییر می‌کند.»

روایتی از امروز، امیدی به فردا

گفت‌وگو با تقی آزاد ارمکی، مثل سفری است به دل تحولات خانواده ایرانی؛ سفری که نشان می‌دهد تک‌فرزندی، نه فقط نتیجه فشارهای اقتصادی، بلکه محصول تغییرات عمیق فرهنگی و اجتماعی است. نقش تازه زنان، ارزش‌های نوین زندگی و تأثیرات جهانی، همه دست به دست هم داده‌اند تا خانواده‌های ایرانی، کوچک‌تر اما متمرکزتر شوند.

اما این جامعه‌شناس، امیدی هم در دل این تغییرات می‌بیند. او معتقد است که با سیاست‌گذاری‌های درست، با حمایت از خانواده‌ها و با بازتعریف ارزش‌های فرهنگی، می‌توان دوباره گرمای خانه‌های پرجمعیت را به ایران بازگرداند؛ خانه‌هایی که هم با جهان مدرن همسو باشند و هم ریشه در فرهنگ غنی این سرزمین داشته باشند.

تک‌فرزندی، امروز شاید یک انتخاب باشد، اما انتخابی که در سایه ناچاری‌ها شکل گرفته است. آینده اما، می‌تواند قصه دیگری داشته باشد؛ قصه‌ای که در آن، خانواده‌ها نه از سر اجبار، که از سر عشق و اطمینان، خانه‌هایشان را پر سر و صدا و خنده کنند.

گزارش خطا
برچسب ها: تک فرزندی
ارسال نظر
نقد و سیاست