
به گزارش روزپلاس، ایران با میانگین بارندگی سالانه حدود ۲۵۰ میلیمتر، در زمره خشکترین کشورهای جهان قرار دارد؛ رقمی که تقریباً یکسوم میانگین جهانی است. طی پنج دهه گذشته، این میزان بارش بین ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش یافته و الگوی آن نیز بهشدت تغییر کرده است؛ بارشهای پراکنده و رگباری جایگزین بارشهای منظم و قابل مدیریت شدهاند که نهتنها فرصت نفوذ به سفرههای زیرزمینی را از دست دادهاند، بلکه به سیلابهای مخرب تبدیل شدهاند.
همزمان، افت محسوس در ذخایر برفی ارتفاعات، کاهش جریان رودخانهها و خشکسالیهای پیدرپی، زنجیرهای از بحرانهای هیدرولوژیکی، کشاورزی و اقتصادی را رقم زدهاند. در چنین شرایطی، ضعف در حکمرانی منابع آب، نبود سناریوهای مدیریتی و تصمیمات مقطعی مانند گسترش استفاده از پمپ و مخزن خانگی بدون نظارت، نهتنها راهحل نبودهاند، بلکه خود به بخشی از بحران تبدیل شدهاند.
دکتر سید محمدمهدی نوربخش، دبیر ستاد توسعه اقتصاد دانش بنیان آب، اقلیم و محیط زیست در خصوص ارائه راهکارهایی مانند استفاده از پمپ و مخزن در ساختمانها اعلام کرد که در شرایط بحران، دولت گاهی نسخههایی مانند استفاده گسترده از پمپ و مخزن خانگی را تجویز میکند. در حالی که این راهکار اگر بدون برنامهریزی و نظارت اجرا شود، تبعات جدی دارد.
دکتر سید محمدمهدی نوربخش در گفتوگویی با اشاره به دلایل بحران کنونی آب در کشور، این مسئله را در دو محور اصلی «منابع در دسترس و شرایط اقلیمی» و «مدیریت مصرف» قابل بررسی دانست و تأکید کرد که ایران در هر دو بخش با چالشهای جدی روبهرو است.
وی با بیان اینکه وضعیت اقلیمی در کوتاه مدت خارج از کنترل بشر است، توضیح داد: ایران بهطور متوسط سالانه حدود ۲۵۰ میلیمتر بارندگی دارد؛ یعنی تقریباً یکسوم میانگین جهانی. این مقدار طی پنج دهه اخیر حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش یافته و در عین حال، الگوی توزیع آن نیز تغییر کرده است. بخش زیادی از بارشها اکنون بهصورت رگباری و کوتاهمدت رخ میدهند که فرصت نفوذ در خاک ندارند و عمدتاً به سیلاب تبدیل میشوند. این در حالی است که در گذشته بارشها پراکندگی زمانی و مکانی بیشتری داشتند و امکان مدیریت آنها آسانتر بود.
نوربخش خاطر نشان کرد: کاهش بارشها آغازگر زنجیرهای از بحرانهاست: ابتدا خشکسالی اقلیمی و سپس خشکسالی هیدرولوژیکی (کاهش آبهای سطحی و جریان رودخانهها) که در ادامه به خشکسالی کشاورزی و در نهایت به مشکلات اقتصادی و اجتماعی منجر میشود.
دبیر ستاد توسعه اقتصاد دانشبنیان آب، اقلیم و محیط زیست معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان افزود: کاهش بارش برف در ارتفاعات نیز فشار مضاعفی بر منابع آب کشور وارد کرده است. ذخایر برفی همانند یک باتری طبیعی، در طول سال رودخانهها را تغذیه میکنند، اما در سالهای اخیر این منبع ارزشمند بهشدت کاهش یافته است.
وی در ادامه به ضعفهای مدیریتی در عرصه آب اشاره کرد و یادآور شد: در موضوع مدیریت منابع آب، آمایش سرزمینی که باید ظرفیت هر استان و شهر را مشخص کند، عملاً مغفول مانده است. سندهای ملی جامع و یکپارچه تدوین شده از جمله سند آمایش سرزمین مبنای عمل قرار نگرفتهاند و سیاستها بیشتر بهصورت بخشی و پراکنده پیش رفتهاند. نتیجه این است که هر استان بدون توجه به توان اکولوژیک خود، بهطور همزمان توسعه کشاورزی، صنعت و گردشگری را دنبال کرده و این امر باعث شده هم منابع ناپایدار مصرف شوند و هم زیرساختها بهطور بهینه شکل نگیرند.
نور بخش اضافه کرد: مسائل زیستمحیطی و زیرساختها اساس بهرهبرداری از منابع هر کشور هستند. این زیرساختها همانند یک پلتفرم عمل میکنند که سایر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی بر آن متکیاند.
برنامهریزی و حکمرانی در خط مقدم سازگاری با تنش آبی
نوربخش با اشاره به اهمیت مدیریت مصرف در بخش خانگی اظهار کرد: دو عامل اساسی ما را به وضعیت کنونی رسانده است؛ نخست ضعف در مدیریت منابع و دوم الگوی نادرست مصرف در شهرها و خانوارها. واقعیت این است که منابع آبی کشور محدود است و گریزی از سازگاری با این شرایط نداریم. این سازگاری بخشی فناورانه و بخشی وابسته به حکمرانی و سیاستگذاری هوشمندانه است.
به گفته وی، در این حوزه دو ذینفع اصلی وجود دارند: از یک سو حاکمیت که وظیفه تأمین، توزیع و برنامهریزی منابع آب را بر عهده دارد و از سوی دیگر مصرفکنندگان شامل خانوارها، بخش تجاری و صنایع که نقش مهمی در کاهش فشار تقاضا ایفا میکنند. بنابراین، بدون همسویی این دو بخش امکان مدیریت پایدار آب وجود نخواهد داشت.
نوربخش با تأکید بر ضرورت برنامهریزی پیشدستانه، افزود: امروز ابزارهای متعددی برای رصد و پیشبینی وضعیت منابع آب در دسترس داریم. دادههای بارندگی سال آبی، نمودارهای روزانه بارش، آمار آنلاین مخازن سدها و حتی اطلاعات مربوط به الگوهای مصرف همگی موجود هستند. علاوه بر این، شرکتهای دانشبنیان داخلی سامانههایی مبتنی بر هوش مصنوعی را توسعه دادهاند که قادرند با دقت بیش از ۹۸ درصد، مصرف روزانه آب در شهرها را پیشبینی کنند. این بدان معناست که ما با پدیدهای غیرقابل پیشبینی مواجه نیستیم، بلکه مشکل اصلی، نبود سناریوسازی و استفاده راهبردی از دادههاست.
وی نخستین وظیفه حکمرانی در این حوزه را برنامهریزی سناریومحور دانست و توضیح داد: مدیریت منابع آب نباید واکنشی و پس از وقوع بحران باشد. باید از پیش، سناریوهای محتمل درباره کاهش بارش، افت حجم مخازن سدها و حتی اثرات نشتی و شکستگیهای شبکه، طراحی و بر اساس آنها سیاستهای متناسب تدوین شود.
نوربخش ادامه داد: این سناریوها باید در قالب شاخصهایی همانند وضعیت سبز، زرد و قرمز تعریف شوند. در هر سطح، همه ذینفعان اعم از شهرداریها، صنایع و خانوارها باید تکلیف و مسئولیت خود را بدانند. برای مثال وقتی در یک بازه زمانی در یک منطقه یا استان وضعیت به سطح قرمز میرسد، هر بخش باید برنامه سازگاری آماده داشته باشد؛ از محدودیتهای موقت مصرف گرفته تا تغییر در الگوی فعالیتهای صنعتی و شهری. در این شرایط، نقش حاکمیت بیشتر فنی و عملیاتی میشود؛ مانند تنظیم فشار شبکه توزیع آب یا مدیریت بار مصرف در ساعات اوج.
دبیر ستاد توسعه اقتصاد دانشبنیان آب، اقلیم و محیط زیست خاطر نشان کرد: در بسیاری از کشورها، سناریوسازی و حکمرانی چندسطحی به عنوان خط مقدم مقابله با تنش آبی اجرا میشود. استرالیا پس از خشکسالیهای شدید دهه ۲۰۰۰ «طرح ملی اصلاح حکمرانی آب» را تدوین کرد که بر پایه سناریوهای اقلیمی، سامانههای هشدار زودهنگام و مشارکت مصرفکنندگان بود. اسپانیا نیز با استفاده از طرحهای مدیریت حوضه آبریز توانسته است مصرف خانگی و کشاورزی را در شرایط کمآبی با شاخصهای وضعیت سبز، زرد و قرمز کنترل کند.
وی اضافه کرد: تجربه این کشورها نشان میدهد که ترکیب دادههای علمی، فناوریهای نوین و حکمرانی مشارکتی میتواند ابزار کارآمدی برای سازگاری با محدودیت منابع آب باشد.
تبعات تصمیمات ناگهانی برای مقابله با تنش آبی
نوربخش با اشاره به پیامدهای تصمیمات ناگهانی برای مقابله با تنش آبی، گفت: در شرایط بحران، دولت گاهی نسخههایی مانند استفاده گسترده از پمپ و مخزن خانگی را تجویز میکند. در حالی که این راهکار اگر بدون برنامهریزی و نظارت اجرا شود، تبعات جدی دارد.
وی توضیح داد: شبکه توزیع آب در بسیاری از شهرها بر اساس مخازن محلی و توزیع ثقلی طراحی شده است. در مناطق مرتفع که فشار آب کمتر است، گاهی افزایش فشار میتواند در بخشهای دیگر شبکه اختلال ایجاد کند. به همین دلیل یکی از ابزارهای اصلی مدیریت مصرف، کاهش فشار شبکه است؛ چرا که این اقدام هم حجم مصرفی را محدود میکند و هم از هدررفت و نشتی جلوگیری میکند.
نوربخش افزود: تجربه سالهای اخیر نشان داده است که کاهش فشار میتواند مصرف را به صورت کنترلشده کاهش دهد. اما در برخی مناطق، این کاهش بیش از حد انجام شد و آب به طبقات بالای ساختمانها نمیرسید. در واکنش به این وضعیت، راهکار استفاده از مخزن و پمپ خانگی به صورت گسترده مطرح شد. این نسخه بدون ملاحظات فنی و نظارتی موجب شد بازار سیاهی برای خرید این تجهیزات شکل بگیرد و بسیاری از شهروندان پمپها را مستقیماً بر روی خطوط اصلی آب نصب کنند.
به گفته وی، این روند چند پیامد منفی به دنبال داشت:
مکش آلایندهها: نصب ناصحیح پمپ موجب مکش از ترکها و درزهای شبکه شد که خطر آلودگی آب شرب را افزایش داد.
اختلال در انشعابات: فشارهای غیرمتعارف بر شاخههای فرعی و اصلی شبکه تحمیل شد.
بازگشت به الگوی پرمصرف: پس از نصب پمپها، فشار آب در برخی ساختمانها بیش از حد افزایش یافت و مصرف دوباره رشد کرد.
از دست رفتن ابزار مدیریت فشار: شرکتهای آب و فاضلاب که کاهش فشار را بهعنوان یک ابزار مدیریت مصرف در اختیار داشتند، عملاً این امکان را از دست دادند.
نوربخش تأکید کرد: ذخیرهسازی محلی اگر به صورت برنامهریزیشده و با رعایت ملاحظات مهندسی در مجتمعهای بزرگ و شهرکها اجرا شود، میتواند مزایای مهمی داشته باشد؛ از جمله افزایش تابآوری در شرایط بحران، پدافند غیرعامل و حتی جنگ. اما اقدامات شتابزده، تبعات بلندمدت و غیرقابل بازگشت ایجاد میکند؛ چرا که خانوارهایی که مخزن و پمپ خریدهاند، به سادگی حاضر به کنار گذاشتن آنها نیستند.
دبیر ستاد توسعه اقتصاد دانشبنیان آب، اقلیم و محیط زیست معاونت علمی خاطرنشان کرد: در بسیاری از کشورها، راهکار کاهش فشار شبکه و ذخیرهسازی محلی بهصورت یکپارچه و تحت نظارت دقیق اجرا میشود. برای مثال، در آلمان استفاده از مخازن محلی تنها در قالب طرحهای شهری و با استانداردهای ایمنی مجاز است. در سنگاپور، سامانه هوشمند مدیریت فشار با حسگرهای دیجیتال کار میکند تا در هر نقطه شهر فشار بهینه حفظ شود. این تجارب نشان میدهد که فناوری بدون حکمرانی هوشمند نهتنها مشکل را حل نمیکند، بلکه میتواند بحران را تشدید کند.