۲۰:۲۹ |  ۱۴۰۴/۰۹/۱۰

مدار بسته رقابت و مصلحت؛ داستان پرپیچ‌وخم روابط ترکیه و امارات

دستگیری سه جاسوس سرویس اطلاعاتی امارات در استانبول و نوع مدیریت رسانه ای آن، عمق بی‌اعتمادی در روابطی را فاش کرد که ظاهراً عادی شده است.
کد خبر: ۳۴۶۷۹۷

مدار بسته رقابت و مصلحت؛ داستان پرپیچ‌وخم روابط ترکیه و امارات

به گزارش روزپلاس، انتشار خبر دستگیری شبکه جاسوسی منتسب به امارات در استانبول، آن‌هم در روزهایی که آنکارا و ابوظبی از همکاری سخن می‌گویند، بار دیگر ماهیت لرزان و پارادوکسیکال روابط این دو قدرت منطقه‌ای را عریان کرد.

از سال 2002 که حزب عدالت و توسعه با پیروزی قاطع وارد صحنه قدرت در ترکیه شد، این کشور وارد مرحله‌ای نوین از حیات سیاسی خود گردید؛ مرحله‌ای که نه تنها سیاست داخلی، بلکه جهت‌گیری سیاست خارجی آن را نیز دگرگون کرد. در این دوره، سیاست خارجی ترکیه بر اساس نظمی تازه شکل گرفت که احمد داووداوغلو، نظریه‌پرداز اصلی این دستگاه، آن را طراحی و هدایت می‌کرد. دکترین «تنش صفر با همسایگان» در مرکز این رویکرد قرار داشت و بر این فرض استوار بود که ترکیه باید از موقعیت ژئوپولیتیک خود و از میراث تاریخی، فرهنگی و تمدنی‌اش به‌عنوان بستری برای گسترش همکاری‌های منطقه‌ای، افزایش نفوذ نرم، تقویت قدرت اقتصادی و در نهایت رسیدن به نقش قدرت اول منطقه‌ای استفاده کند. تصویر ارائه‌ شده از ترکیه در این دوره، یعنی ترکیه‌ای که هم‌زمان عضو ناتو، نامزد عضویت در اتحادیه اروپا و دارای ریشه‌های اسلامی بود، برای دولت‌های شورای همکاری خلیج فارس، و سایر کشورهای عربی و اسلامی، جذابیت بالایی ایجاد می‌کرد؛ به‌خصوص در فضای پس از حملات 11 سپتامبر که دولت‌های خلیجی به‌شدت به دنبال متنوع‌سازی شرکای سیاسی و امنیتی خود بودند.

حالا و پس از یک دهه جنگ نیابتی و تقابل ایدئولوژیک، اگرچه نیازهای اقتصادی دو طرف را دوباره به هم رسانده، اما رخدادهای امنیتی نشان می‌دهد که «بی‌اعتمادی» همچنان در زیر پوست این روابط جریان دارد. در این یادداشت، با کالبدشکافی مسیر طی شده از «عصر طلایی همکاری» تا «معامله امنیت در برابر نقدینگی»، به بررسی ابعاد دستگیری اخیر جاسوسان شبکه اطلاعاتی امارات در ترکیه پرداخته ایم.
 
عصر همکاری اقتصادی و رقابت مثبت (2002–2010)

در فاصله سال‌های 2002 تا 2010، روابط ترکیه و امارات در چارچوبی قرار داشت که می‌توان آن را عصر طلایی همکاری های اقتصادی نامید. این دوره با سرمایه‌گذاری‌های متعدد امارات در اقتصاد ترکیه و امضای قراردادهای بزرگ خصوصا در حوزه ارتباطاتی مشخص می‌شود. اختلافات سیاسی در این مرحله حاشیه‌ای بودند و دو طرف روابط خود را عمدتاً بر مبنای منافع اقتصادی، سرمایه‌گذاری و رقابت مثبت پیش می‌بردند.


بهار عربی و ورود روابط به فاز دشمنی ایدئولوژیک (2011–2013)

پس از آغاز اعتراضات بهار عربی در سال 2011، شکاف عمیقی در این روابط شکل گرفت. ترکیه که عملاً دکترین تنش صفر را کنار گذاشته بود، فعالانه وارد تحولات عربی شد و با حمایت از شبکه اخوان‌المسلمین به‌عنوان یکی از نیروهای محرک در جریان اعتراضات، موقعیت و فعالیت خود را تغییر و گسترش داد. امارات که از گسترش اعتراضات، نفوذ اخوان و امکان سرایت این موج به داخل کشورهای خلیج فارس بیم داشت، ترکیه را در پشت‌پرده بسیاری از تحولات بهار عربی می‌دید. از همین مقطع، رقابت میان دو کشور از سطح همکاری، به سطح تقابل ایدئولوژیک منتقل شد و دو محور منطقه‌ای متمایز شکل گرفت: محور ترکیه–قطر در برابر محور امارات–عربستان.

نقطه اوج این تقابل، مصر بود؛ جایی که ترکیه با حمایت سیاسی و اقتصادی از محمد مرسی و دولت اخوان‌المسلمین تلاش کرد مسیر جدیدی را در منطقه تثبیت کند، اما امارات و عربستان با حمایت از کودتای 2013 علیه مرسی و پشتیبانی از عبدالفتاح السیسی، ضربه‌ای اساسی به محور ترکیه–قطر وارد کردند و این رخداد به‌عنوان یکی از موفقیت‌های مهم محور امارات–عربستان مطرح شد.

کودتای 2016؛ انتقال شکاف از سطح سیاسی به سطح امنیتی

تقابل میان دو کشور با کودتای نافرجام 2016 در ترکیه وارد مرحله جدیدی شد. مقامات بلندپایه دولت اردوغان در این دوره اتهامات سنگینی علیه امارات مطرح کردند و نقش محمد دحلان به‌عنوان واسط سرویس اطلاعاتی امارات با کودتاچیان بارها مطرح شد. همچنین ادعای هزینه شدن «سه و نیم میلیارد دلار» توسط امارات در این کودتا از زبان مقامات بلندپایه دولت اردوغان، عمق تقابل دو طرف خصوصا امارات علیه ترکیه را نشان می داد. این رخداد عملاً بی‌اعتمادی موجود را به خصومتی امنیتی تبدیل کرد و روابط را وارد فاز تقابل حاد نمود.

مرحله جنگ‌های نیابتی و رقابت چندجبهه‌ای (2017–2020)

از سال 2017 تا 2020، خصومت و تقابل دو محور در قالب جنگ‌های نیابتی و رقابت‌های مستقیم در چندین جبهه آشکار شد. در پرونده محاصره قطر، ترکیه با اعزام نیرو و حمایت فوری در برابر محاصره امارات، عربستان، بحرین و مصر از دوحه دفاع کرد و درخواست چهار کشور برای اخراج نیروهای ترکیه از قطر با دخالت فوری آنکارا و حمایت ضمنی ایالات متحده ناکام ماند.

در لیبی نیز رقابت مستقیم دو کشور به اوج رسید؛ ترکیه از دولت وفاق ملی در طرابلس که مورد تأیید سازمان ملل بود حمایت کرد، در حالی که امارات و مصر از نیروهای شرق لیبی پشتیبانی می‌کردند. مداخله نظامی ترکیه در نهایت مانع سقوط دولت طرابلس شد و توافق دریایی ترکیه–لیبی نیز نقطه عطفی در این روند بود.
در شاخ آفریقا، رقابت دو کشور بر سر بنادر، پایگاه‌ها و نفوذ در سومالی و سودان ادامه یافت؛ موضوع جزیره سواکِن و سقوط عمرالبشیر در 2019 از مواردی است که به‌عنوان پیروزی بزرگ محور امارات تلقی شد.

در مدیترانه شرقی نیز همکاری امارات با یونان و قبرس جنوبی و متحدان آنها، به‌منظور محدودسازی حرکت دریایی ترکیه، رقابت را از شمال آفریقا و خاورمیانه به محیط بلافصل ژئوپلیتیک ترکیه منتقل کرد.

پرونده سدات پکر، رهبر مافیایی نزدیک به ساختار امنیتی ترکیه که به امارات گریخت و ویدئوهای افشاگرانه‌ای علیه مقامات حزب عدالت و توسعه به‌ویژه علیه وزیر کشور وقت و حلقه امنیتی نزدیک به اردوغان منتشر کرد، نیز یکی از ابزارهای فشار ابوظبی علیه آنکارا در این دوره بود و اثرگذاری بالایی داشت.

چرخش به‌سوی عادی‌سازی سریع؛ الزامات اقتصادی و تغییرات محیطی (از 2021 تا امروز)

با وجود این سطح از تقابل، از اواخر 2021 شاهد تغییر جهت دو طرف به سمت عادی‌سازی سریع بودیم.
بحران شدید اقتصادی ترکیه و نیاز مبرم این کشور به سرمایه‌گذاری خارجی؛ کاهش محبوبیت حزب عدالت و توسعه در داخل و ضرورت تقویت پایه‌های اقتصادی؛ و شرایط جدید منطقه‌ای پس از خروج ایالات متحده از افغانستان و کاهش نقش مستقیم قدرت‌های بزرگ، سه عامل اصلی بودند که در این چرخش نقش داشتند. دو طرف با سفرهای متقابل مقامات عالی‌رتبه، امضای توافق تجاری جامع، آغاز همکاری‌های دفاعی و نیز توافق در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر روند جدیدی را آغاز کردند. اما همان‌گونه که شما اشاره کردید، این عادی‌سازی فاقد عمق لازم است و روابط بیشتر بر همپوشانی منافع، استوار است. برخی پرونده‌ها مانند پرونده سدات پکر صرفاً برای جلوگیری از تنش غیرفعال شده‌اند اما کاملاً بسته نشده‌اند و رقابت دو کشور در آفریقا در بسیاری از مناطق از شکل نظامی به شکل اقتصادی و تجاری تغییر یافته، هرچند همچنان ادامه دارد.

دستگیری‌های اخیر شبکه جاسوس امارات و آینده روابط دو کشور

دادستانی استانبول و خبرگزاری رسمی آناتولی در روزهای اخیر در بیانیه رسمی، خبر از دستگیری 3 نفر به جرم جاسوسی برای امارات را دادند. در بیانیه و خبر، نام امارات ابتدا به‌طور مستقیم ذکر شد اما کمتر از دو ساعت بعد خبر اصلاح شد و عبارت «یک کشور خارجی» جایگزین نام امارات گردید. این الگو یک پیام سیاسی آشکار از سوی آنکارا به ابوظبی بود؛ اقدامی برای هشدار دادن و ایجاد فشار روانی و حیثیتی، مشابه الگوی برخی رخدادهای گذشته. هم‌زمان، ولی با توجه به اهمیت اقتصادی روابط و نیاز ترکیه به سرمایه خارجی، دو طرف ترجیح دادند موضوع در سطح مدیریت‌شده باقی بماند و مانع از انتقال آن به یک بحران آشکار شوند.

اقتصاد، سوآپ ارزی و معامله «امنیت در برابر نقدینگی»

برای فهم عمیق‌تر اهمیت این موضوع و روند باید به سفر 14 فوریه 2022 اردوغان به امارات توجه کرد؛ سفری که تنها چند روز پس از آن، توافق سوآپ ارزی 4.9 میلیارد دلاری میان بانک مرکزی ترکیه و امارات امضا شد و ذخایر ارزی ترکیه را در شرایط بحرانی تقویت کرد. سپس توافق‌های نظامی مهمی نیز شامل فروش پهپادهای تی‌بی–2 و انتقال بخشی از فناوری مرتبط منعقد شد. با این حال، این معامله در شرایطی انجام شد که امارات با اسرائیل در حوزه فناوری‌های ضدپهپاد و جنگ الکترونیک همکاری داشت، اما نیاز ترکیه به نقدینگی، وضعیت وخیم اقتصادی و موقعیت شکننده حزب عدالت و توسعه باعث شد ملاحظات امنیتی در اولویت دوم قرار گیرد و «امنیت فدای نقدینگی و منافع حزبی حزب عدالت و توسعه» شود.

در پایان باید گفت که مجموعه تحولات و رفتار دو دولت، نشان می‌دهد که در موضوع دستگیری جاسوسان با وجود هزینه سازی حیثیتی ترک ها برای امارات، دو کشور تلاش کرده اند، تنش را کنترل‌شده نگاه دارند، اما در آینده احتمالاً ترکیه در همکاری‌های دفاعی خود با امارات ملاحظات بیشتری را مدنظر قرار خواهد داد. نوع مدیریت رسانه ای و رفتار دو دولت، هرچند روابط را از مرحله تقابل خارج کرده، اما به دلیل باقی ماندن اختلافات ایدئولوژیک، سوابق تقابل امنیتی و پرونده‌های باز، همچنان سطحی و مبتنی بر همپوشانی منافع و بر اساس مصلحت‌های کوتاه‌مدت تلقی می‌شود و از عمق لازم برای یک شراکت پایدار برخوردار نیست.

گزارش خطا
برچسب ها: ترکیه
ارسال نظر
نقد و سیاست