هم اکنون چنین به نظر می رسد که دولت با جلو انداختن دیوان محاسبات و
این که در گذشته چند بند غیرقانونی به حقوق فرهنگیان و برخی از دیگر
کارکنان دولت افزوده شده و باید کم گردد به دنبال این است که محلی برای
کسری بودجه خود، دست و پا کند. به راستی شگفت آور نیست در جامعه ای که رقم
های دزدی و اختلاس هایی که هر روز رسانه ای می شود، نجومی است و سر به فلک
می کشد، دولت و دیگر ارکان حاکمیت به جای برخورد جدی با دزدان و متخلفان
گردن کلفت، چراغ دست شان بگیرند و به بهانه های سست و واهی، از حقوق ۲
میلیون تومانی فرهنگیان، کم کنند؟ تازه به همین هم اکتفا نکنند و آن طور که
در فضای مجازی منتشر شده است، قانون را عطف به ماسبق کنند و دوره های
تربیت معلم و دبیری آموزگاران را از سابقه کاری آنها حذف نمایند؟
و
شگفت آور، موضع گیری دو پهلوی فرادستان آموزش و پرورش است که به طور شفاف
اعلام نمی کنند که آیا به راستی این خبرهایی که از زبان برخی مسئولان خود
آموزش و پرورش شنیده می شود، حقیقت دارند یا نه؟ اگر آنگونه که وزیر آموزش و
پرورش اعلام کرده است که ما در این تصمیمات کاره ای نیستیم و کار،کار
دیوان محاسبات است؛ دست کم اطلاع رسانی شفاف و دقیق که از دست شان برمی
آید.
یک سوی دیگر این داستان، به تشکل های صنفی و سیاسی فرهنگیان
برمی گردد. برخی از این تشکل ها، تشکل های پستی هستند و تنها هنری که دارند
این است که پست های گوناگون اداری و وزارتی را برای نیروهای خودشان جور
کنند؛ برخی دیگر هم تشریفاتی اند و تنها در دیدار با فرادستان آموزش و
پرورش دعوت می شوند و هنر دیگری جز ظاهر شدن در عکس با مسئولان ندارند. اما
برخی تشکل ها هم هستند که دل نگران حق و حقوق فرهنگیان هستند. این تشکل ها
باید در این مورد به جد پیگیر باشند تا بتوانند در برابر تضییع بیشتر حقوق
فرهنگیان، واکنش فراخور نشان دهند.
روزان