معمولاً به خاطر کارم ساعاتی به خانه می‌رسم که فقط فرصت می‌کنم شام بخورم و بخوابم و خیلی از جزئیات زندگی روزمره خواهرها و برادر پشت کنکوری‌ام خبر ندارم .
چند هفته پیش که کارم سبک‌تر بود آنقدر زود به خانه رسیدم که هنوز خواهرها و پدر و مادرم هم نرسیده بودند و فقط برادر پشت کنکوری ام خانه بود .
از در ورودی که وارد شدم و وسایلم را زمین گذاشتم ، شنیدم که از اتاق برادر پشت کنکوری‌ام صدای مچاله شدن و پاره شدن کاغذ می‌آید .
کنجکاو شدم و از کنار در اتاقش دیدم که روی زمین اتاقش و داخل سطل آشغالش پر از کاغذ چرک نویس مچاله و پاره است .
ظاهر خودش هم خیلی بیقرار و عصبانی به نظر می‌رسید و زیر لب بد و بیراه می‌گفت و ته خودکارش را با دست راستش روی میز می‌کوبید و دست چپش را هم از شدت خشم مشت کرده بود و کاملاً مشخص بود که بخاطر یک موضوع درسی عصبانی و خشمگین است .
آرام در زدم و ازش اجازه گرفتم که وارد اتاقش شوم و با چشمان غمگین و خسته اشاره کرد که وارد اتاقش شوم .
معمولاً بخاطر ساعت کاری زیادی که دارم خیلی وقت نمی‌کنیم با همدیگر وقت بگذرانیم و در مورد مسائلش برایم بگوید ، اما الان موضوع بحرانی به نظر می‌رسید و باید با دقت حرف‌هایش را می‌شنیدم تا ببینم پشت این وضعیت آشفته و عصبانی چه اتفاقی رخ داده است .
ازش پرسیدم : چه شده است ؟
خودکارش را کوبید و با خشم گفت : ریاضی ، ریاضی ، من این درس را نمی‌فهمم و آهی کشید و سرش را به حالت غصه روی میز گذاشت .
کلی برایش سخنرانی کردم و به او گفتم که من هم مثل خودش با ریاضی مشکل داشتم و بهش قول دادم که از همان روشی که من با ریاضی آشتی کردم او هم می‌تواند با ریاضی آشتی کند .
با شنیدن حرف‌هایم کمی آرام شد و گفت : خب تو چگونه مشکلت را با ریاضی حل کردی ؟
من در ادامه شروع به تعریف کل اتفاقی که منجر به آشتی من با ریاضی شده بود کردم و روایت زیر شرح آشتی من با ریاضی است .
درسی را خوب یاد می‌گیرم که معلمش مرا تحت تاثیر قرار دهد بله من هم مثل برادرم زمانی که کنکور داشتم با ریاضی کنکور مشکل داشتم و این مشکل هر روز بدتر و بدتر می‌شد .
با گرفتن معلم خصوصی ، خرید پکیج‌ها و دی وی دی های کنکور از موسسات مختلف و حتی ثبت نام در کلاس های کنکور نه تنها چیزی یاد نمی‌گرفتم ، بلکه بیشتر از قبل گمراه و سردرگم می‌شدم .
وقتی از ناکارآمدی معلم‌های ریاضی مان به مشاور و مدیر مدرسه شکایت می‌کردیم ، آن‌ها تنبلی ما را عامل اصلی مشکلاتمان با ریاضی می‌دانستند و معلم‌‌ها را بی نقص توصیف می‌کردند .
واقعیتی که مدیر و مشاور مدرسه نادیده می‌گرفتند این بود که من درسی که دوست دارم را خوب یاد می‌گیرم و درسی را دوست دارم که معلمش مرا تحت تاثیر قرار دهد .
در گفتگوی طولانی‌تر با برادرم دقیقاً معلوم بود که معلم ریاضی‌اش نتوانسته تحت تاثیر قرارش دهد که به ریاضی علاقمند شود .
اولین برخورد با بهترین معلم ریاضی کنکور و آشتی با ریاضی عید همان سال که برای کنکور می‌خواندم ، در اردوی عید مدرسه یک معلم ریاضی خیلی کم سن و سال را برای ما آوردند که نکته و تست ریاضی کنکور را برای ما جمع بندی کند .
این معلم جوان و کم سن و سال خیلی ظاهر متفاوتی نسبت به معلم‌های کنکور با تجربه و مسن داشت .
برخلاف معلم‌های مسن و با تجربه که معمولاً کت شلوار می‌پوشند و کفش چرم رسمی به پا دارند و کیف سامسونت به دست می‌گیرند ، این معلم جوان شلوار جین و یک تی شرت پوشیده بود و با کتانی ورزشی و یک کوله پشتی ساده به سر کلاس آمده بود و یک کلاه فرانسوی خاکستری اما هم بر سر داشت .
ناهماهنگی بین رنگ کفش و شلوار و پیراهنش نشان می‌داد که خیلی از مد و لباس پوشیدن سرش نمی‌شود .
دل خوشی از معلم‌های ریاضی خودمون نداشتم و حدس می‌زدم این هم مثل بقیه است ، فقط تفاوت‌های ظاهری‌اش برایم جالب بود .
برای تدریس پای تخته رفت و به جای اینکه درس جدید بدهد شروع به صحبت درباره دیدگاه طراح کنکور کرد و در مورد نحوه نگاه ما به سوالات کنکور صحبت کرد .
معمولاً بچه‌های کنکوری از معلم‌هایی که خیلی حاشیه می‌روند توضیحات زیادی می‌دهند خوششان نمی‌آید و انگار آن معلم به جای درس دادن در حال اتلاف وقت آن‌ها است و باید بیاید و نکات تستی بگوید و برود و دقیقاً بچه‌های درسخوان کلاس ما در ابتدا به این معلم هم به این شکل نگاه می‌کردند .
روش تدریس بهترین معلم ریاضی کنکور خاطره آن روز و ملاقات این معلم آنچنان در ذهن من نقش بسته که می توانم با تمام جزئیات آن را تعریف کنم .
این معلم جوان در ادامه تدریسش یک سوال پرسید :
چه کسی فکر می‌کند که نمی‌تواند یک مساله را تا انتها حل کند ؟
بیش از نیمی از کلاس مثل من دست بلند کردند و بعدش تقریباً همه کلاس دست بلند کردند .
یک تست کنکور پای تخته نوشت و برحسب اتفاق من را پای تخته آورد و ازم خواست تا آن را حل کنم .
راستش من اصلاً دوست نداشتم جلوی بچه‌های دیگر کلاس ضایع شوم و بگویم بلد نیستم و از اینکه پای تخته بودم خیلی احساس خوبی نداشتم و کمی هم استرس داشتم ، اما چون واقعاً بلد نبودم ، خیلی صادقانه گفتم که نمی‌توانم حل کنم .
او گفت :
عیب ندارد و قرار هم نبوده که بتوانی ، قرار است یاد بگیری که بتوانی
فقط و فقط دقت کن و فقط مساله را بازنویسی کن
من امتناع کردم و دوست داشتم برگردم بنشینم ، اما او اصرار داشت که باید مساله را بازنویسی کنم و من با بی رغبتی مشغول شدم .
بعد از بازنویسی از من خواست که بازنویسی خودم را به زبان ریاضی بنویسم .
من عقب نشینی کردم تا اینکه خیلی مهربانانه با یک لبخند خیلی غلیظ و با حالت عجیبی ازم درخواست کرد که تلاش خودم را بکنم .
نتیجه عجیب بود ، من واقعاً توانستم با همان اطلاعات اولیه ای که داشتم مساله را به زبان ریاضی بنویسم که البته چیز خاصی هم نبود .
با لبخند نگاهم کرد و گفت :
دیدی ، تو الان توانستی در صورتی که فکر می‌کردی نمی توانی
من گفتم :
من فقط به زبان ریاضی نوشتمش و هنوز مساله حل نشده است .
در پاسخ گفت :
همان چیزی که به زبان ریاضی نوشتی را نگاه کن و این اتحاد مربع دو جمله‌ای که من پای تخته می‌نویسم را هم نگاه کن
سریع گفتم : اتحاد مربع دوجمله‌ای را که بلدم نیازی نیست بنویسیدش
در پاسخ گفت :
خب اگر بلدی در واقع تمام دانش لازم برای حل این مساله را داری و فقط باید خوب نگاهش کنی و از اطلاعاتت استفاده کنی
تخته را نگاه کردم و با بسط دادن اتحاد مربع دوجمله‌ای مساله سریع ساده شد و معادله‌ی ساده‌ای بدست آمد که جواب مساله همان جواب معادله بود و من برای اولین بار توانسته بودم یک مساله را حل کنم .
آن روز بهترین روز کل دوران کنکور من بود ، چرا که یکی از بهترین اساتید ریاضی کنکور بهم فهماند که من ناقص نیستم و فهمیدم سیستمی که به من حل مساله را آموزش داده مراحل آن را ناقص بیان کرده است .
او توضیح داد که مشکل شما دقیقاً در همین باور غلطی است که از ریاضی کنکور ساختید و اسیرش شده‌اید و آن این است که انرژی فکری و روانی لازم را برای شروع کردن حل مساله در خود پیدا نمی کنید .
برای یادگیری دوچرخه سواری پدر شما تا مدتی فرمان را نگه می‌دارد ، اما بعد از مدتی باید فرمان را ول کند تا خودتان یاد بگیرید چگونه بدون کمک او رکاب بزنید و زمین نخورید که ممکن است چند باری هم زمین بخورید اما بیخیال نمی‌شوید .
یادگیری حل مساله هم مثل یادگیری دوچرخه است ، فقط اتفاقی که افتاده است این است که معلم همیشه دستش روی فرمان دوچرخه ریاضی شما بوده و هرگز اجازه نداده است که مغز شما خودش مسیر حل را پیدا کند و شما همیشه از تنها سوار شدن بر دوچرخه حل مسائل ریاضی امتناع کردید و انرژی روانی لازم را برای حل مساله ندارید .
این معلم جوان محمد قاسمی بود .
حیف که بعد از عید دیگر او را نمی‌دیدیم اما یک خبر خوب این بود که او یک سایت به نام کنکور تی وی داشت و تمام تدریس‌های ریاضی‌اش را هم به شکل کاملاً رایگان روی همان سایت قرار می‌داد .
تدریس رایگان ریاضی کنکور من که دسترسی به خودش نداشتم از سایتش ویدیوهای تدریسش را دانلود کردم و تقریباً به همه بچه‌های کلاس هم دادم .
در ابتدا فکر می‌کردیم که چون ویدیوهایش رایگان هستند فقط بخشی از تدریسش هستند ، اما متوجه شدیم که تدریس‌های کاملش را با تمام نکاتی که بلد است را رایگان منتشر می‌کند و این کمی عجیب بود .
با دیدن همان ویدیوهای تدریس رایگان ظرف کمتر از سه ماه درصد ریاضی من که همیشه یا منفی یا صفر بود به سرعت رشد کرد و در کارنامه کنکور من که همیشه با ریاضی مشکل داشتم یک معجزه بود .
بخاطر برادرم مجدد در گوگل اسمش را سرچ کردم و به سایت کنکور تی وی رسیدم .
دیدم تمام تدریس‌ها را آپدیت کرده و از نو دارد ضبط می‌کند و مثل گذشته همه آن‌ها را رایگان منتشر می‌کند و آدرس صفحه‌اش را برای برادرم فرستادم .
چند روز پیش که با برادرم در مورد ریاضی کنکور صحبت می‌کردم برق را در چشمانش می‌دیدم .
17 ویژگی بهترین اساتید ریاضی کنکور محمد قاسمی در سایت کنکور تی وی در صفحه ریاضی کنکور هفده ویژگی اصلی یک معلم ریاضی کنکور خوب را به شرح زیر بیان کرده است که چون به نظرم جالب رسید اینجا نوشتم .
1- تست‌های کنکور قدیم تا جدید را مسلط باشد
2- آخرین تغییرات کتاب درسی را بداند
3- سوالات سخت و غیر استاندارد غیر کنکوری را از دست دانش آموزان بیرون کند
4- در گام اول متمرکز بر آموزش مفهومی و پلهای باشد و در گام دوم به سراغ آموزش تستی برود
5- زمان کم سر جلسه دانش آموز را درک کند و از آموزش راه حل‌های تستی بی خود و غیر جامع شدیداً پرهیز کند
6- از هر 10 سوالی که حل می‌کند حداقل در یک مورد اشتباه محاسباتی یا تاکتیکی داشته باشد
7- اشتباهات رایج بچه‌های کنکوری را خوب بشناسد
8- در حدی حوصله داشته باشد که به هر سوال تکراری تا 5 بار بدون اعتراض پاسخ دهد
9- بی علاقگی دانش آموز به درس ریاضی کنکور را با جان و دل بپذیرد
10- بی دقتی‌های دانش آموزان را با جان دل بپذیرد
11- بداند که دانش آموزان تازه کار در ابتدا بیش از 70 درصد مسائل را با غلط فاحش حل می‌کنند
12- به جای نکته گویی تحلیل کردن و ردیابی مساله را آموزش دهد
13- دانش آموز را آگاه کند که معلم ریاضی کنکور فقط اغازگر یادگیری است و اصل یادگیری درفرآیند حل سوال رخ می‌دهد
14- میان دانش آموز با دقت و کم دقت تفاوت قائل نشود
15- به جای اینکه به دانش آموز تکلیف دهد کاری کند که دانش آموز از او درخواست تکلیف کند
16- به عدم جذابیت این درس به خصوص برای دانش آموز رشته ریاضی واقف باشد
17- باور داشته باشد که برخی دانش آموزانش حتی در محاسبات دبستانی هم ایراد دارند و باید کمکشان کرد
محمد قاسمی یکی از بهترین مشاوران کنکور است یادش بخیر آن سال هر چند روز یک بار سری به صفحه روزشمار کنکور سایتش می‌زدم .
محمد قاسمی علاوه بر اینکه یک معلم ریاضی فوق العاده است ، دستی در آتش مشاوره کنکور نیز دارد و یک مشاور کنکور علمی و فوق العاده دقیق نیز هست .
در کشورهای خارجی منابع خوبی مثل سایت parents هستند که منبع خوبی برای مشاوره تحصیلی و مشاوره کنکور که آن جا به آن مشاوره کالج می گویند هستند و جهت ارزیابی کیفیت آموزشی موسسات مختلف می توان به آن ها استناد کرد که متاسفانه اینجا چنین چیزی نداریم .
این را از صدها مقاله و پادکست و ویدیوهای مشاوره‌ای داخل سایت کنکور تی وی قابل استنتاج است .
انتشار محتوا: اخبار رسمی
