"گلي زير آوار" در دستانمان قرار گرفت

«گُلی زیرآوار» شامل زندگی‌نامه سردار شهید سید مجتبی حسینی نوشته مریم السادات زکریایی و هما مهرآبادی توسط نشر ۲۷ بعثت منتشر و راهی بازار نشر شد.
کد خبر: ۲۳۴۶۳۶
تاریخ انتشار:۲۰ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۱ - 10 January 2022


به گزارش روزپلاس به نقل از خبرگزاري مهر؛ بیست و نهمین کتاب از مجموعه بیست و هفتی‌ها با عنوان «گُلی زیرآوار» زندگی‌نامه سردار شهید سید مجتبی حسینی با تحقیق راحله قرایی و قلم مریم السادات زکریایی و هما مهرآبادی همزمان با سی و ششمین سالگرد شهادت این فرمانده دفاع مقدس توسط نشر ۲۷ بعثت منتشر و راهی بازار نشر شده است.

سید مجتبی حسینی نیروی اطلاعات و عملیات لشکر ۲۷ محمد رسول الله بود و هنگام شهادتش سرپرست این واحد بود. مثل همه دیگر بچه‌های این واحد که اخلاق کاری خاص خودشان را داشتند. او نیز عادت به پنهان کاری داشت. حتی کارش را وظیفه شرعی می‌دانست و دوست نداشت کسی از او تقدیر کند. حتی انگار پس از شهادتش هم بخواهد گمنام و پنهان بماند. پیکرش پشت خاکریزی در دشت شلمچه جا ماند و برنگشت.

نویسندگان این‌کتاب می‌گویند بچه‌های عملیات همیشه گمنامند. بعضی وقت‌ها، تنهایی یا نهایتاً با یک نفر دیگر وارد خاک دشمن می‌شدند. به محیطی پا می‌گذاشتند که اصلاً با آن آشنایی نداشتند. از مسیر عبور می‌کردند که هیچ چیز آن برایشان روشن نبود؛ ممکن است پا بگذارند روی مین. امکان دارد از مسیر انحرافی بروند و برایشان اتفاقی بیافتد. اسیر شوند و هیچ‌کس نتواند پیدایشان کند. هیچ‌کس از کارشان خبر ندارد. حتی کسی نمی‌داند کجا هستند و دارند چکار می‌کنند. آنها خیلی وقت‌ها برای شناسایی به عمق دشمن می‌رفتند، بدون آنکه کسی ازشان خبر داشته باشد. وقتی یک گردان نیرو به سمت دشمن می‌رفت، همه با هم بودند و دلشان به یکدیگر گرم.

توی این شرایط، شجاعت و نترس بودن خیلی معنا نداشت. چون بچه‌های اطلاعات عملیات، قبل از آنها این مسیر را شناسایی کرده و همه چیز را روی کالک علامت می‌زدند. نیروها می‌دانستند کجا می‌روند و چه کار می‌خواهند بکنند. از قبل، همه چیز برنامه ریزی شده بود. برای نیروها، مسیر حرکت معلوم بود. مشخص بود که کجا میدان مین است و کجا سیم خاردار. افراد، گروهی حرکت می‌کردند و در هر گروه دست کم، بیست نفر با هم بودند و اگر برای کسی اتفاقی می‌افتاد، بقیه بچه‌ها می‌توانستند کمکش کنند. توی اطلاعات، وقتی یک تیم پنج نفره حرکت می‌کرد. همه تا نقطه آخر نمی‌رفتند. این‌کار مرحله به مرحله تا جایی که دشمن بود، انجام می‌شد. یعنی از نقطه رهایی، تیم شناسایی حرکت می‌کردند تا برسد به هدفی که داشتند. افراد نمی‌توانستند همه با هم وارد منطقه مورد نظر شوند. چون هر چه تعداد بیشتری وارد منطقه می‌شدند، امکان اشتباه و لو رفتنشان بیشتر می‌شد. به اصطلاح ممکن بود زمین خراب و آلوده شود. افراد باید در فواصلی می‌نشستند و در مرحله آخر، یک یا دونفر از نیروهای زبده به مواضع دشمن نفوذ می‌کردند. بچه‌هایی که بین راه می‌گذاشتند، معمولاً کم تجربه بودند و هنوز کار را آن طور که باید بلد نبودند. آنها را می‌بردند تا یاد بگیرند که توی تاریکی شب و در نزدیکی دشمن، با تنهایی و ترس‌هایشان کنار بیایند. درست جایی که مواضع خودی جدا می‌شدند و به سمت دشمن حرکت می‌کردند. وحشتِ تنها بودن در سیاهی شب و در نزدیکی دشمن را تجربه کنند و با آن خو بگیرند. عادت کنند که تنها باشند و خودشان را به تنهایی اداره کنند.

توی عملیات و درگیری، اگر کسی اسیر می‌شد، رفتار عراقی‌ها مشخص بود، اما در شرایطی که حمله نبود، اگر کسی را به اسارت می‌گرفتند، شک اولشان این بود که او از نیروهای اطلاعات عملیات است. آن قدر او را می‌زدند تا مجبور شود دوستانش را لو بدهد. آنها هم گاهی به خاطر انگیزه‌هایی که داشتند شکنجه‌ها را تحمل می‌کردند و چیزی نمی‌گفتند ولی طاقت و تحمل همه شأن زیر شکنجه‌های مرگ آور دشمن، مثل هم نبود. گاهی کم می‌آوردند و همه چیز را لو می‌دادند. در این صورت، ممکن بود که کل عملیاتی که مدت‌ها برایش نقشه کشیده شده و برنامه ریزی کرده بودند، لو برود و به هم بخورد. بچه‌های اطلاعات با شرایط خاصی مواجه بودند و این شرایط خاص، آدم‌های خاصی را هم می‌طلبید. سید مجتبی برای این کار خیلی جوان بود ولی خیلی زود با علاقه و پشتکاری که داشت، خودش را نشان می‌دهد. کم کم همه پی به شهامت و شجاعتش می‌برند و او را باور می‌کنند. او منطقه را خوب می‌شناسد و روی کار مسلط است. کلاً آدم کم حرف و توداری ست. دقت نظر و دقت عمل دارد. همین‌ها از او خیلی زود توی قسمت اطلاعات عملیات، یک نیروی موفق می‌سازد. حسن باقری سید مجتبی و پشتکارش را می بیند و قبولش دارد.

کتاب «گلی زیرآوار» حاصل زحمت جمعی دوستداران و ارداتمندان به این سردار شهید است. این کتاب در چهار فصل و ۱۸۳ صفحه به نگارش در آمده است.


منبع: مهر
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

شکست کامل ارتش اسرائیل در تصرف شهر الخیام لبنان

رسانه عبری: ایران در حال استفاده از نقاط ضعف اسرائیل است

هوش مصنوعی و انتخابات آمریکا؛ تهدیدی فراتر از اختلافات سیاسی

«پزشک خانواده» بچه سر راهی وزارت بهداشت/ همیشه پای «پول» در میان است

حملات موشکی بامدادی حزب‌الله به پایگاه «میرون» ارتش اسرائیل

تئاتر کودک و نوجوان نیازمند حمایت است/ نقش صداوسیما در تبلیغات

بقایی: واکنش ما در برابر تجاوز اسرائیل قطعی است/ به هر سلاحی برای دفاع از ایران مجهز می‌شویم

۶ راهکار کلیدی برای افزایش امنیت کاربران در برابر تهدیدات سایبری

بازیکنی که ناگهان مربی شد/ گزینه «صفر کیلومتر» برای تیم ملی ایران!

تلاش می کنیم روند گرانی کند شود/ اولویت ما در افزایش نرخ گندم عمل به وعده‌های قبلی است

احکام جایگزین حبس موهن و تمسخرآمیز نباشد/ قرارهای منجر به بازداشت موقت کاهش یافته است

رژیم اسرائیل رسما روابط خود با «آنروا» را قطع کرد

بازیگران چه نقش‌هایی در «مهمان کشی» دارند/ پژمان بازغی یزید شد

خداحافظی ۴ نماینده با خانه ملت/ تکلیف کرسی‌های خالی چه می‌شود؟

ماجرای برهنگی یک زن در‌ محیط دانشگاه چیست؟ فشار روانی پس از متارکه

دانشگاه‌ها زیر ذره بین آخرین رتبه بندی تایمز/ تعداد حضور افزایشی؛ رتبه برخی کاهشی

ناترازی بنزین؛ بحرانی با چند راه حل/ اختصاص بنزین به هر کد ملی زمینه‌ساز کاهش مصرف سوخت می‌شود

دستیاران هوش مصنوعی/ نیروی کمکی در خانه یا جاسوسی در سایه؟

عقب نشینی مدیر شبکه تی آر تی ترکیه از اظهارات ضد ایرانی خود

جزئیات نحوه افزایش حقوق کارمندان در سال ۱۴۰۴ مشخص شد/ میزان معافیت مالیاتی حقوق بگیران پایین جامعه، صددرصد افزایش خواهد یافت

کلاف پیچیده پرمصرف‌ها/ قیمت برای مشترکان پرمصرف گاز واقعی می‌شود؟

لزوم معافیت مالیاتی حداقل‌بگیران/ کسری بودجه باید کنترل شود

اشتباه مرگبار نتانیاهو و جهنمی که برای اسرائیل ساخت

حمله تند نتانیاهو به نظامیان معترض در ارتش صهیونیستی

سفیر ایران: قدرت پدافند هوایی ایران در چین ترند شد

جبلی: برخی از مخاطب بالای ۷۰درصد صداوسیما ناراحت‌اند/ کدام صداوسیما؟ کدام مخاطب ؟

رشد ۳۰ درصدی اجاره‌بها/ بازار مسکن در نیمه دوم امسال تغییری ندارد

«اخلاق» باید یکی از ملاک‌های اصلی دختران و پسران برای ازدواج باشد/اهمیت خلقیات در ازدواج

نقد و سیاست
آخرین اخبار