به گزارش روزپلاس؛ دلبستگی ترسناک، اضطراب اجتماعی و افسردگی عبارت است از: اضطراب اجتماعی رایج است، و با آسیب های دوران کودکی مرتبط است و افسردگی آینده را پیش بینی می کند.
افسردگی با و بدون اضطراب اجتماعی از نظر بروز علائم، شدت و درمان متفاوت است.
.پرداختن به عوامل زمینهای احتمالاً نتایج درمان و کیفیت زندگی را برای افرادی که دارای اضطراب اجتماعی و افسردگی ترکیبی هستند، بهبود میبخشد.
اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) و اختلال افسردگی اساسی (MDD) اغلب تا 20 درصد مواقع در برخی از گروه ها بیشتر وجود دارد. اضطراب اجتماعی زودتر در زندگی شروع می شود و تقریباً 5 درصد از افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و افسردگی آینده را با خطر 5 برابری افسردگی برای کسانی که دارای اضطراب اجتماعی قبلی هستند پیش بینی می کند (اوهایون و شاتسبرگ، 2010). در ترکیب، درمان آنها دشوارتر است زیرا علائم هر یک با دیگری هم افزایی می شود.
به عنوان مثال، اضطراب و اجتناب از تعاملات اجتماعی در SAD، کناره گیری اجتماعی که با افسردگی دیده می شود را بدتر می کند. احساسات منفی در مورد خود و اغلب دیگران در افسردگی، ادراکات منفی در اضطراب اجتماعی را تقویت می کند. چرخه معیوب ادراکات منفی از خود، دیگران و جهان می تواند بهبودی را چالش برانگیز کند و روابط، از جمله روابط درمانی را تضعیف کند.
آیا افسردگی همراه با اضطراب اجتماعی با افسردگی به تنهایی متفاوت است؟
مطالعه اخیر در مجله تحقیقات روانپزشکی (2022) بیماران مبتلا به SAD را در کنار بیماران مبتلا به MDD و SAD ترکیبی ("همبود") مقایسه کرد. هدف این تحقیق توسط الینگ و همکارانش درک زمینه های همپوشانی و تمایز بین دو گروه با تمرکز بر ناملایمات دوران کودکی و سبک دلبستگی بود.
مهم است که افراد مبتلا به SAD دارای میزان بالاتری از ترومای دوران کودکی هستند، از جمله احتمال بیشتری برای سابقه قلدری یا "قربانی همسالان" (Pontillo et al., 2019)، همچنین با افسردگی مرتبط است (Mei، 2021).
برای بررسی دقیقتر روابط بین افسردگی، اضطراب اجتماعی، ترومای دوران کودکی و دلبستگی، محققان 612 بیمار را برای مطالعهای انتخاب کردند که بیماران SAD-MDD را با افراد مبتلا به MDD به تنهایی مقایسه میکرد.
شرکتکنندگان چندین معیار را بهعلاوه آزمایشهای تشخیصی رسمی تکمیل کردند: پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPIN)، پرسشنامه افسردگی بک (BDI)، مقیاس تجربیات نامطلوب دوران کودکی (ACE)، و پرسشنامه سبک دلبستگی (ASQ).
تجزیه و تحلیل اولیه تفاوت های قابل توجهی را بین دو گروه نشان داد. شرکت کنندگان SAD-MDD روابط کمتر و سطح تحصیلات پایین تر را گزارش کردند. آنها تعداد بیشتری از مشکلات اضطرابی اضافی، از جمله هراس، اضطراب عمومی، و آگورافوبیا داشتند. افزایش تفکر خودکشی؛ و درمان بیشتری با دارو و درمان دریافت کرده بود.
زمانی که ما عموماً از دیگران می ترسیم، وقتی فرض اصلی ما این است که موقعیت های اجتماعی ذاتاً تهدیدکننده یا حتی کاملاً خطرناک هستند، مانعی جدی برای رضایت و بهره وری است. واکنشهای ترسناک به دیگران کمتر نیازهای موقعیت را برآورده میکند، خواه دوستی، خانواده، عاشقانه، محل کار یا مدرسه، که منجر به راههای ناسازگاری برای برخورد با مشکلات بین فردی میشود.
وقتی با نگرش ترسناک به دیگران نزدیک میشویم، احتمالاً واکنش منفی نشان میدهند، مشکل را پیچیدهتر میکنند و اغلب مفروضات ترسناک را تقویت میکنند. به عنوان مثال، اگر ما به دلیل ترس در حالت ایستاده باشیم، ممکن است دیگران رفتار ما را بهعنوان گوشهگیر و برتر تفسیر کنند، و این باعث میشود که باورهای بیلیاقتی خودمان و دیگران را تأیید کنند، زیرا ما انگیزههای آنها را به دلیل الگوی خودمان از دیگران به اشتباه نسبت میدهیم.
حالات درونی ("ذهن سازی") ممکن است از واقعیت متفاوت باشد. دیگران ممکن است ترس را به عنوان آسیب پذیری در برابر استثمار تشخیص دهند و از مزیت استفاده کنند.
این تحقیق بینش های مفید بالینی را ارائه می دهد. شناسایی نقش دلبستگی ترسناک یک هدف کلیدی برای مداخلات درمانی و رفتاری فراهم می کند.
خودشناسی یکی از چهار رکن درمان است – کنار آمدن با ترسهای اساسی از دیگران، فرصتی برای کار و بهبود سبک دلبستگی، پرداختن به آسیبهای احتمالی زمینهای دوران کودکی و یادگیری چگونگی کنار آمدن مؤثرتر با بیاعتمادی، تجدید نظر در ادراکات تحریفشده فراهم میکند.
موقعیتهای اجتماعی و از نظر احساس خودمان، و به مرور زمان در رسیدگی به اضطراب و افسردگی پیشرفت میکنیم تا از روابط رضایتبخشتری با دیگران و با خود لذت ببریم.
طبق تحقیقات روانپزشکی 2022 آمریکا