مشکلات سلامت روان مردان میانسال

به گزارش روزپلاس، تحقیقات نشان می‌دهد که رویدادهای استرس‌زای زندگی، مانند طلاق یا بیکاری، تأثیر منفی بیشتری بر مردان نسبت به زنان دارند.

مشخص شده است که افراد میانسال با سطح تحصیلات پایین تر نسبت به سایرین در برابر سلامت روان،  ضعیف و آسیب پذیرتر هستند.

میانسالان آسیب پذیر که با تجارب ناخوشایند زندگی دست و پنجه نرم می کنند، نیاز به حمایت و خدمات ویژه و حساس به جنسیت خود دارند.

بسیاری از فوق تخصص های روانپزشکی بر روی رده های سنی خاص متمرکز شده اند. اینها شامل روانپزشکی کودک، سلامت روان جوانان و روانپزشکی سالمندان است. اما هیچ تخصص فرعی به نام «سلامت روان میانسالی» یا «روانپزشکی میانسالی» وجود ندارد.

این نگران‌کننده است، زیرا آمار نشان می‌دهد که این دوره می‌تواند یک دوره آسیب‌پذیر باشد. به عنوان مثال، خودکشی در کشورهای غربی به ویژه در گروه سنی 40 تا 60 سال مشهود است، به ویژه در مردان میانسال نرخ بالایی دارد.

شواهد نشان می دهد که تجربه رویدادهای ناگهانی زندگی که اغلب در سال های میانی زندگی رخ می دهد، از جمله از دست دادن شغل و طلاق، می تواند به طور ویژه به سلامت روان مردان آسیب برساند.

برخی تحقیقات نشان می دهد که از دست دادن شغل و بیکاری بیشتر از زنان تأثیر منفی بر مردان دارد. در واقع، یک مطالعه اولیه بر روی بیش از 1000 جفت دوقلوی دو تخمکی با جنس مخالف، تفاوت‌های جنسیتی را در مسیرهای افسردگی بررسی کرد و دریافت که رویدادهای استرس‌زای زندگی سال گذشته مربوط به مسائل مالی، شغلی و حقوقی عوامل خطر قوی برای افسردگی مردان بودند، اما برای افسردگی زنان، اینگونه نبوده است.

این تأثیر بیشتر بر مردان توسط مطالعات مختلف به عوامل متعددی مرتبط بوده است. اولاً، مردان هنوز هم تمایل دارند که بار نان آور اصلی خانواده بودن را به دوش بکشند و درآمد آنها اغلب برای حمایت از خانواده ضروری است. از دست دادن این درآمد می تواند تأثیر مخربی بر کیفیت زندگی خانواده داشته باشد. ثانیاً، مردان تمایل دارند که هدف و معنای بیشتری نسبت به زنان از کار خود بگیرند، به این معنی که از دست دادن شغل می تواند خلاء دردناکی ایجاد کند. ثالثاً، مردان بیکار غالباً توسط جامعه گسترده تر مورد تعرض و انگ قرار می گیرند که می تواند تأثیر منفی بر شمول اجتماعی و عزت نفس بگذارد.

پیشرفت تحصیلی و سلامت روان میانسالی

شواهد حاکی از آن است که افراد میانسال با سطح تحصیلات پایین نسبت به افراد دارای تحصیلات بالاتر از لحاظ سلامت روان ،ضعیف تر هستند. در واقع، یک مطالعه در ایالات متحده نشان داد که میزان خودکشی در میانسالان در میان افراد دارای دیپلم دبیرستان یا کمتر در مقایسه با افراد دارای مدرک دانشگاهی 2.4 برابر بیشتر است.

نتیجه

برای بسیاری از افراد، سال های میانی زمانی برای لذت بردن از ثمره تحصیل و کار خود در میان خانواده و دوستان است. اما برای دیگران، ممکن است زمان فشار مالی شدید، تنهایی و ناامیدی  باشد. به این ترتیب، اقدامات هماهنگ برای رسیدگی به این مسائل ضروری است.

اولاً، ارائه آموزش، بازآموزی و فرصت‌های حرفه‌ای مناسب در سال‌های میانی باید جزء ضروری یک سیاست یکپارچه بهداشت روان در نظر گرفته شود.

دوم، برای کمک به افراد میانسال آسیب‌پذیر که در معرض تغییرات ناخواسته در زندگی، مانند از دست دادن شغل و طلاق هستند، نیاز به حمایت‌ها و خدمات ویژه و متناسب با جنسیت وجود دارد.

سوم، نیاز به تحقیقات متمرکزتر در مورد سلامت روان در میانسالی و ارزیابی برنامه‌های امیدوارکننده با توجه ویژه به تفاوت‌های جنسیتی وجود دارد.

هنوز هیچ تخصص فرعی به نام «سلامت روان میانسال» وجود ندارد، چه رسد به تمرکز بر تفاوت های جنسیتی. این باید تغییر کند.

منبع:

Whitley, R. (2021). Men’s Issues and Men’s Mental Health. Springer, Cham