آنچه سربازان اسرائیلی هرگز به مادرانشان نمی‌گویند!

شبی سرد و تاریک بود و آنها در آن خیابان دراز و باریک جمع شدند. عصبی و هیجان زده بودند. زوزه‌ی شغالی در دوردست سکوت را شکست. بعضی‌هایشان اولین بارشان بود که وارد یک مأموریت عملیاتی می‌شدند. همیشه رویایش را در سر داشتند، و مدتها بود برای چنین شبی تمرین می‌کردند. آدرنالین خونشان به جریان در آمده بود، درست همانطور که دوست داشتند. اصلا بخاطر همین در ارتش نام‌نویسی کرده بودند.
کد خبر: ۲۴۵۲۴
تاریخ انتشار:۰۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۰ - 28 January 2017
به گزارش روز پلاس، «گیدئون لوی» روزنامه‌نگار چپگرای اسراییلی در یادداشتی در وبسایت روزنامه هاآرتص نوشت:

قبل از اینکه عازم شوند، برای پدر و مادرهایشان پیامک فرستاندند که نگران نباشند. وقتی آفتاب طلوع کرد و در کمال سلامت به پایگاهشان برگشتند، دوباره پیامک فرستادند. مادرانشان از آنها نخواهند پرسید که چه کردند، و آنها هم نخواهند گفت. همیشه بر همین روال است. والدینشان به آنها افتخار می‌کنند: آنها سربازان رزمی هستند.

پیش از آنکه پایگاه را ترک کنند، فرماندهانشان ادوات و مهماتشان را بررسی کردند، و دستورات نهایی را برایشان صادر کردند. افسر اطلاعات مشخصات دو مرد تحت تعقیب را به آنها داد؛ باید پیدایشان می‌کردند، به هر قیمتی. بعد نیروی ضربت به دل شب زد. سی سرباز. پای پیاده از تپه بالا رفتند.

از نیمه شب گذشته بود که به مقصد خود رسیدند. روستا غرق خواب بود، و چراغ‌های امنیتی شهرک‌ها در کنار جاده با رنگ نارنجی‌شان از دوردست چشمک می‌زدند. و فرمان صادر شد: حمله!
آنها به سمت درب پشتی خانه جست زدند و آنقدر آن را لرزاندند تا تقریبا از لولا پاره پاره شد. نوری کم سو از طبقه‌ی دوم تابید و مردی خواب آلوده با لباس خواب پایین آمد، تا دروازه‌ی فلزی را باز کند. هیچ کدام از آنها از او نپرسید که آنجا چه می‌کند. شاید شاید اگر قدری سن و سالشان بیشتر شود چنین کاری بکنند.

چهار نفر که جلوتر از بقیه بودند با مسلسل‌های آماده به شلیکشان وارد شدند. ماسک‌های سیاه رنگ به صورت داشتند؛ فقط چشم‌هایشان دیده می‌شد که همه جا را با دقت می‌پایید. فلسطینی هراسناک را به عقب هل دادند. تلاش کرد برایشان توضیح دهد که کودکان در خواب هستند و نمی‌خواهد با منظره‌ی سربازان نقاب‌دار بالای تخت خوابشان از خواب بپرند.

سربازان به دنبال «طارق» بودند. و «مالک». به مرد فلسطینی دستور دادند جای آن دو را به آنها نشان دهد. دو مرد تحت تعقیب در اتاقی خوابیده بود که تمامش رنگ آبی داشت، حتی ملحفه‌ها. سربازان با داد و فریاد بیدارشان کردند. دو مرد وحشت زده از خواب پریدند.

سربازان دستور دادند که برخیزند. بعد بازوهایشان را گرفتند، آنها را به درون اتاق‌های جداگانه هل دادند و در را برویشان قفل کردند. باقی سربازان به درون خانه ریختند. دیگر ساکنان خانه هم در همین حیص و بیص از خواب بیدار شده بودند. «محمود» شش ساله گریه سر داد: «بابایی، بابایی!»

سربازان به آن دو مرد مورد نظر هشدار دادند که دیگر فکر شرکت در تظاهرات را به سر راه ندهند. آنها به مالک گفتند: «دفعه‌ی بعد، یا بهت شلیک می‌کنیم یا دستگیرت می‌کنیم.» او ۴۰ دقیقه در اتاقش اسیر بود، تا اینکه سربازان خانه را ترک کردند. سربازان در مسیر خود به سمت بیرون از دهکده، از کنار هر خانه‌ای رد می‌شدند نارنجک‌های گیج‌ساز درون حیاطش پرتاب می‌کردند؛ گل بود به سبزه هم آراسته شد.

همه‌ی این اتفاقات حدود ۱۰ روز پیش در «کفر قدوم» رخ داد. همگی این اتفاقات هر شب در سراسر کرانه‌ی باختری رخ می‌دهد.

آن دو مرد تحت تعقیب، ۱۱ ساله و ۱۳ ساله بودند. صدای طارق هنوز نشکسته است، و مالک لبخندی محجوب بر لب دارد. از آن شب تا حالا، فقط در تخت خواب پدر و مادرشان به خواب می‌روند. 

از آن شب محمود جای خوابش را خیس می‌کند. هجوم گسترده‌ی سربازان در دل شب فقط برای ترساندن آنها بود، و شاید برای اینکه ضمنا دست بالای خود را هم نشان دهند.

واحد سخنگوی نیروهای دفاعی اسراییل شرمش نیامد که بگوید: «سربازان با جوانانی حرف زدند که در تظاهرات هر روزه در قدوم شرکت کرده بودند». این کاری است که سربازان اسراییلی انجام می‌دهند: برگزاری گفتگوهای هراس‌انگیز با کودکان در دل شب. برای همین به لباس ارتش درآمدند. به همین هم افتخار می‌کنند.

شایان ذکر است که «کفر قدوم» مکانی شایسته‌ی احترام است. الان پنج سال می‌شود که مصمم و شجاع مشغول جنگ است، تا راه ارتباطی خود را بازگشایی کند؛ راهی که بخاطر شهرک «کدومیم» بسته شده است. این شهرک درست در لبه‌ی جاده پهن شده است، و منجر به انسداد مسیر آن شده است.

جمعه‌ی پیش، «آموس هارل» در هاآرتص گزارشی منتشر کرد و نوشت که تعداد مردان جوانی که از خانواده‌های سطح بالا علاقه‌مند به خدمت در واحدهای رزمی هستند دچار کاهش شدید شده است. پلیس مرزی هم اکنون پر طرفدارترین واحد است، و جلوی درهایش همیشه پر از افرادی از بخش‌های ضعیفتر جامعه است که اسراییل با رذالت بر ضد فلسطینیان تحریکشان می‌کند، و بنابراین همه‌شان می‌خواهند یکی مثل گروهبان «الور آزاریا» باشند.

شاید اتفاق خوبی است که بچه پولدارها در حال ترک خدمت در مناطق اشغالی هستند. یا شاید اتفاق بدی باشد، چون این کار را به دیگران وا می گذارند. امروز، عملا هیچ نوع خدمت رزمی در واحدهای دفاعی اسراییل نیست که مستلزم اجرای ماموریت‌های نفرت‌انگیزی مثل عملیات در «کفر قدوم» نباشد.

این جمعه، یا جمعه‌ی بعد، طارق و مالک راهپیمایی در جاده را از سر خواهند گرفت، و شاید این دفعه سنگ هم پرتاب کنند. آنها دهشت‌های آن شب را به این زودی فراموش نخواهند؛ آن وحشت‌ها آگاهی‌شان را شکل خواهد داد.

و سربازان؟ همچنان به قهرمان بودن ادامه خواهند داد، قهرمان بودن در چشم خودشان و در چشم مردمشان.

ایران
سایر اخبار
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
ارسال نظر
روایت تصویری
نگاه دوم
پیشنهاد سردبیر
پربازدیدها

آینده هویت اسلامی عربستان در سایه اصلاحات سکولار

برگزاری مراسم «قهرمان ملی»/ رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب

عراقچی: حرکت سه کشور اروپایی در شورای حکام به پیچیده‌تر شدن موضوع خواهد انجامید/بررسی آخرین تحولات مربوط به مذاکرات هسته‌ای

۲۲ شهید و مفقود در بمباران یک خانه مسکونی/ تله مرگ‌بار حزب‌الله در مسیر نظامیان اسرائیلی

ایفون‌های فعال رجیستر نمی‌شوند!/ تصمیم وزارت صمت به ضرر دولت و مردم!

بانک ملت هک نشده است/ تنها همراه بانک ملت در حال به روزرسانی است

سازمان لیگ قیمت بلیت‌ها را اعلام کرد؛ نرخ براساس ورزشگاه+نامه

میدان حرف آخر را می‌زند/ پاسخ ما هدف قرار دادن قلب تل‌آویو خواهد بود

قهرمان دهه هفتادی/ جوان‌ترین شهید مدافع حرم که بود؟

پزشکیان: ایران بر روابط گسترده‌تر و عمیق‌تر با کشور دوست و همسایه قطر تأکید دارد/ نخست وزیر قطر: همواره برای ایران یک همپیمان قوی و مورد اعتماد خواهیم بود

درباره دوگانه تیم ملی فوتبال-صداوسیما/ کدام طرف درست می‌گوید؟

تلویزیون از رختکن تیم ملی خبر ندارد

"مثل نهنگ " و بحران‌ شناختی خاموش بعد از مادری

ایران در قبال آژانس حسن‌ نیت نشان داد/ اگر طرف‌های مقابل به دنبال تقابل باشند، ایران نیز واکنش مناسب از خود بروز خواهد داد

آن روی سکه ترامپ در فناوری/ از متضرر شدن اپل تا شانس هوش مصنوعی

وقتی موسیقی آقای آهنگساز وزن «طلا و مس» را بیشتر کرد

چگونگی رجیستر گوشی‌های آیفون‌ هنوز تعیین تکلیف نشده!/ آیفون کماکان قطعه!

کُمیت لنگ «بازار کتاب» دو سال پس از رونمایی

دل غریب من از گردش زمانه گرفت/ به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت

صهیونیست‌های یهودی با این وحشی‌گری منجی را از خود می‌دانند

واکنش‌ها به ویدئوی جنجالی «صبحانه ایرانی» درباره قیصر

جریان سینمای زیرزمینی از ابتدا تاکنون/ چالش‌ها و راهکارها

ایران و سفر گروسی به تهران؛ مثبت در تعامل، قاطع در تقابل

نهاد کتابخانه‌‌های عمومی و سهمی قلیل از بودجه

شاعری که نگهبان بانک است/بی‌پولی بود که شاعر شدم!

ایران خودرو پاسخ داد/ قیمت جدید خودرو از چه زمانی اعمال می شود؟

همکاری‌ ایران با آژانس منوط به انجام تعهدات طرف مقابل است/ مسیر همکاری‌ ایران و آژانس در یکسال آینده را روشن کردیم

عملیات حنظله/ بزرگترین هک تاریخ موجودیت رژیم صهیونیستی

دانشگاه‌ها زیر ذره بین آخرین رتبه بندی تایمز/ تعداد حضور افزایشی؛ رتبه برخی کاهشی

ماجرای برهنگی یک زن در‌ محیط دانشگاه چیست؟ فشار روانی پس از متارکه

«اخلاق» باید یکی از ملاک‌های اصلی دختران و پسران برای ازدواج باشد/اهمیت خلقیات در ازدواج

داروهای لاغری اعتیادآور/ فروش در آرایشگاه‌های زنانه

بیماری‌های خطرناک در کمین افراد چاق/ از افسردگی تا سرطان‌ها

علائم افسردگی در نوجوانان/ ارتباط کاهش اعتقادات مذهبی و نا امیدی

عزل مدیران ارشد مبارزه با پولشویی سه بانک کشور

چرا انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران تاثیر عمده ندارد؟/ نگرانی جایز نیست

سوءاستفاده از بیماری یا بی شرمی رسانه ای

سفیر ایران: قدرت پدافند هوایی ایران در چین ترند شد

آغاز ضرب سکه با تاریخ سال بعد از ۱۵ اسفند ماه / کاهش حباب سکه

قیمت جهانی طلا امروز ۱۹ آبان/ هر اونس طلا ۲۶۸۴ دلار و ۷۷ سنت

رئیس شورای هماهنگی بانک‌ها:اجرایی‌شدن مصوبات بانکی سفر وزیر اقتصاد به استان سیستان و بلوچستان

الهامی: من مقصر اصلی شکست مقابل مس رفسنجان هستم

نقد و سیاست