به گزارش روزپلاس، اساسا همه ی ما ، واکنش هایمان را نسبت به مسائل و شرایط، انتخاب میکنیم.
این ماهستیم که انتخاب میکنیم عصبانی شویم، چگونه خشم خود را ابراز کنیم و اصلا خشمگین شویم یا بگذریم.
این ماهستیم که انتخاب میکنیم، نشاط مان را ابراز نکنیم و فقط خشم و غم خود را بیان کنیم و نشان دهیم.
ساده اندیشی است و به نوعی کم شماردن ارزش انسان است که فکر کنیم انسان تحت اسارت شرایط محیطی اعم از خانواده ، جامعه و دوستان است.
انسان اگر خمشگین میشود،اگر بگوییم او بدون اختیار عصبانی شده، درواقع اورا اسیر شرایط جامعه میدانیم.
درصورتی که با توجه به دیدگاه اصیل و نوین روانشناسی، این ما هستیم که در برابر شرایط ، انتخاب میکنیم چه حالت هیجانی را نشان دهیم.
به عنوان مثال، راننده ای که در هنگام رانندگی، وارد ورود ممنوع میشود، و در مقابل اعتراض بقیه ، خشم و فریاد خود را نشان میدهد، عده ای میگویند این فرد، تحت فشار است و ناچارا خشمگین شده است. در صورتی که، این فرد اختیارا و با انتخاب خودش خشم را برگزیده تا بتواند به اهداف خود برسد.
وقتی با خود خلوت میکنیم ، متوجه میشویم ما در کسری از ثانیه، انتخاب میکنیم که خشمگین باشیم و ابراز خشم و عصبانیت کنیم. گاهی اوقات افراد، ابرازات خود را برخلاف آنچه هستند نشان میدهند. به عنوان مثال ، کسی که میداند اگر آرام باشد ممکن است جلوه ی خوبی نداشته باشد یا پیروز میدان نشود، در نتیجه ابراز خشم و عصبانیت میکند. در واقع برای به کرسی نشاندن نظر و دیدگاه اش این هیجان را انتخاب کرده است.
اساسا انسان، یک موجود مختار است ، اگر بگوییم هر واکنش هیجانی او ، بخاطر شرایط جامعه است ، او را اسیر شرایط میدانیم و خمیری میدانیم در دست جامعه. حال آنکه، جامعه چیزی جز اجتماع تک تک افراد نیست.