به گزارش صفحهی روانشناسی «مثبت زندگی» پایگاه خبری روزپلاس، در روزهایی که گذشت؛ منابع اصلی آشوب ها ، نه آتش زدن های خیابان ها بود، نه فحاشی های عده ای اندک در کوچه ها ؛ بلکه آنچه که آتش خیابان ها و روان مردم را بیشتر شعله ور میساخت، سخنان عده ای بود که به هوای طرفداری از مردم، به هوای نزدیک کردن خود به مردم بعد از سالهای سال؛ ادبیات انتقادی و مطالبه گری خود را به ادبیات اپوزیسیون نزدیک میکردند تا نظاهر کنند کنار مردم اند و آنهارا درک میکنند. حال آنکه فقط مردم را به تلاطم می انداختند و بعد از ساعتی در آرامش به زندگی مرفهانه خود ادامه میدادند.
گروه دیگری هم در روزهای گذشته نقش اساسی داشتند ، حتی بیش از اپوزیسیون نماها؛ و آنها همان کسانی اند که در درجه اول باید یک ملت با آنان تسویه حساب کنند؛
کسانی که تمام توان قلم و کلام خود را به کار گرفتند ، تا دوقطبی ایجاد کنند.
چه آنها که خود را هواخواه نظام جمهوری اسلامی میدانستند و چه آنها که اساسا برای ایجاد دشمنی مردم با نظام ، سعی در دوقطبی سازی داشتند.
از آنجا که ، دو قطبی سازی ابتدا یک ضربه روانی ایجاد میکند، بعد به واسطه همین ضربه به روان انسان، افراد را وادار به هیجانات منفی ای میکند که یک ملت را روبروی هم قرار دهد، چنین افرادی بانیان اصلی ناآرامی ها هستند. قاتلین اصلی بسیاری از کشته های این روزها هستند.
دوقطبی سازی یک تحریک روانی شدید است که میتواند اتحاد یک ملت ، نوع دوستی و هموطن دوستی یک ملت را از بین ببرد ، تا آنجا که همسایه ای به همسایه خود رحم نکند.