به گزارش صفحهی «مثبت زندگی» پایگاه خبری روزپلاس،،جامعهای را در نظر بگیرید که با زنان رفتاری کاملا مشابه با مردان داشته باشد، یعنی مسائل خاص زنان مانند حاملگی، قاعدگی، سرطانهای خاص و ... نادیده گرفته شوند. کسی شک ندارد که چنین جامعهای دارای ویژگیهای زنستیزانه است.
حال اگر جامعهای هم مسائل خاص مردان را نادیده بگیرد، آن جامعه دارای ویژگیهای زنمحورانه و مردستیزانه است.
امروزه نگرشهایی که حول مبحث جنسیت وجود دارند، به طرز عجیبی با استانداردهای دوگانه آمیخته شدهاند. یکی از مباحثی که به شدت با استانداردهای دوگانه پیوند خوردهاست همان بحث قدیمیِ برتری زنان یا برتری مردان است.
استاندارد دوگانه میگوید اگر مردان در جایی(مانند علوم کامپیوتر) حضور فعالتری از زنان داشته باشند پس آن نشانی از لجنزار پدرسالاری و فرادستی مردان است که باید با تبعیض مثبت یا محدود ساختن فرادستان ترمیم شود، اما اگر زنان در جایی(مانند علوم پزشکی) حضور فعالتری داشته باشند پس آن نشانی از برتری زنان و قدرت زنانه است.
این استانداردهای دوگانه حتی در GGGR (گزارش جهانی شکاف جنسیتی) هم نمود پیدا کردهاند.
در این گزارش آمده است که عملکرد بهترِ مردان به منزلهی "شکاف جنسیتی" در نظر گرفته میشود و عملکرد بهتر زنان به منزلهی "برابری جنسیتی" دیده میشود. البته که همه با هم برابریم ولی برخیها برابرترند.
مطالعهای که اخیرا در بریتیش جرنال منتشر شدهاست نشان میدهد مردم تمایل دارند نسبت به دادههایی که دربارهی بهتر بودن مردان است، واکنش منفیتری نشان بدهند.
به شرکتکنندگانی از آمریکا، کانادا، انگلیس و آسیای شرقی یک تحقیق علمی فیک داده میشود. این تحقیق علمی فیک دو نسخه داشتهاست، نسخهی یک ادعا میکند که مردان در نقاشی از زنان بهترند و همچنین مردان کمتر دروغ میگویند. نسخهی دو ادعا میکند که زنان در نقاشی بهترند و همچنین زنان کمتر دروغ میگویند. بعد از اینکه شرکت کنندهها این تحقیق علمی را خواندند، به آنها پرسشنامهای داده میشود تا نگرش شرکتکنندگان دربارهی آن تحقیقها سنجیده و ارزیابی شود.
نتیجه: هم زنان و هم مردان(چه غربی و چه شرق آسیایی)، تحقیقِ نسخه یک را بیشتر توهین آمیز، آسیبزننده و ناراحت کننده میدانند. همچنین نسخهی یک را کم اهمیتتر و غیر قابل باور تر میدانستند. هردو جنس، تحقیقی را ترجیح میدادند که بیان میکرد زنان در نقاشی بهترند و کمتر دروغ میگویند.