به گزارش روزپلاس، قطعا یکی از نیارهای ضروری این مردم، وجود نیروی انسانی قوی و سرحال است برای آوار برداری ، تنظیم و برقراری سیستم دقیق و اثر گذار در این حرکت. چون امکان وقوع حوادث دیگری در این ساختمان نیز وجود دارد. نباید هر نوع آوار برداری ای انجام شود. اما خانواده هایی در بیرون از این ساختمان نشسته اند چشم انتظار ، و حتی اندکی هم امیدوار برای اینکه عزیزشان زنده باشد هرچند بسیار آسیب دیده.
این خانواده ها، به چه چیز احتیاج دارند؟ در مرحله اول درک و همدلی است. این درک و همدلی ، به این معنا نیست که تا آنجا که میشود ، جملاتی در گوش این عزیزان گفته شود که داغشان تازه شود، جملاتی همچون، معلوم نیست سالم در بیاید یا نه! معلوم نیست زنده باشد یا نه! چقدر فرزندت یا همسرت زیر آوار اذیت شده! چقدر زجر کشیده! و از این دست جملاتی که داغ را سنگین تر میکند. در مقابل، همچنین نباید، انکار کرد، به این صورت که نه گریه نکن! اتفاقی است که افتاده، عمر او در هر صورت تمام شده بود ، چه اینجا یا جای دیگری ، در هر صورت میمرد..
بلکه باید پذیرفت که این داغ سنگین است، این افراد، آنچه که تحمل میکنند سخت است . باید در کنارشان بود، هر آنچه باعث میشود مقداری آرام تر شوند، همچون نوشیدن چیزی، حضور فرد آرام بخشی یا حتی فقط گوش دادن به صحبت های خانواده های داغدار و متتظر. این گوش دادن و همراهی روانی و فیزیکی، خیلی موثر است. سعی نکنید میان صحبتشان، وارد شوید. به صحبت هایشان خوب گوش دهید. دستانشان را بگیرید و کودکان را از محل دور کنید. اگر کودکی دارند که با خود به محل حادثه آورده اند، کمک حالشان باشید و فرزندانشان را از محل دور کنید تا حداقل خیالشان از بابت فرزندشان راحت باشد. فضای روانی مثبتی را برای کودکان فراهم کنید. این لحظات تلخ، ممکن است آسیب های روانی سنگینی را به کودکان برساند.
اگر خانواده ای ، نان آور خانه اش را از دست داده ، سعی کنید تا مدتی ، از لحاظ مالی، آنهارا حمایت کنید به صورتی که آبرو و شخصیت انسانی آن ها خدشه دار نشود.
بیان جملاتی که آنها را عصبانی تر کند، مانند اینکه، حتما عمدی در کار بوده، این اتفاق از قبل برنامه ریزی شده بوده، هیچ کس محاکمه نمیشود ، اوضاع خیلی بد است...این جملات ، داغ این عزیزان و نگرانی این افراد را بیشتر میکند.
مرهم درد هایشان باشیم ، نه تحلیلگر وضعیت.