به گزارش روزپلاس؛ در شرایط کنونی کشورمان، دو بعد در جهت مشکل آفرینی وجود دارند. یک بعد ، از ناحیه مسئولین صادر می شود که نتیجه آن بروز مشکلاتی است همچون گرانی ها که مردم از این جهت بسیار تحت فشار اند. یک بعد هم از ناحیه فشار های روانی است که تحمل مشکلات گرانی را سخت تر میکند.
قاعدتا، کسانی که از ناحیه مشکلات اقتصادی در فشار اند را راحت تر میتوانیم از لحاظ روانی از پا در بیاوریم تا کسانی که تحت فشار اقتصادی نیستند. و همچینین قاعدتا، کسی که از لحاظ روانی ضعیف است ، بیشتر از مشکلات اقتصادی رنج میبرد تا کسی که از لحاظ روانی از قوت و سلامت بالاتری برخوردار است.
این معادله ساده ، چه چیزی را برای شما تداعی میکند؟
مشکلات اقتصادی، در کشور وجود دارد که مردم تحت فشار اند از ناحیه آن، گزینه بعدی برای تحت فشار قرار دادن مردم ایران چیست؟
حمله بعدی برای از پای در آوردن مردم ایران چیست؟
قطعا حمله روانی ، و ناامید کردن. و چه ناراحت کننده تر است وقتی ما مشکلات اقتصادی را بفهمیم ولی حملات روانی را متوجه نشویم و منکر آن باشیم.
ما با روحیه مناسب و بالا، میتوانیم فکر تازه ای بکنیم برای برون رفت از وضعیت بد اقتصادی، اما یک روحیه ضعیف، نیرویی برای تفکر ندارد. این روحیه ضعیف؛ منفی نگری، ناامیدی و خشم و افسردگی است. و اینها مارا در برابر مشکلات اقتصادی از پای در می آورند.
و دشمن ما، تمام تلاش خود را برای کشتار دسته جمعی روان مردم، انجام میدهد.
اما آنچه ما میبینیم، مشکلات اقتصادی اند فقط.
حملات روانی را به ناخودآگاهمان سپرده ایم و انکار میکنیم.
اگر موجی از نیرو های مثبت روانی به سمت ما بیایند و به ما کمک کنند، راه برون رفت از این وضعیت را قطعا پیدا خواهیم کرد و با چنگ زدن به افسردگی و ناامیدی ، خود را از تلاش ، دور نمیکنیم.