۱۶:۲۷ |  ۱۴۰۱/۰۴/۰۹
امیدآفرینی را یک توهین به شعورمان ندانیم/

امیدواری،فحش نیست

برای هر روان درمانگری پیش آمده است که اگر در سالهای اولیه درمانش، مراجعش را آشکارا و بی پرده به امید دعوت کند، عصبانیت مراجع را در پی دارد.
کد خبر: ۲۵۷۳۲۲
امیدواری،فحش نیست


به گزارش روزپلاس، برای هر روان درمانگری پیش آمده است که اگر در سالهای اولیه درمانش، مراجعش را آشکارا و بی پرده به امید دعوت کند، عصبانیت مراجع را در پی دارد. به این صورت که فرد عصبانی میشود و میگوید مگر وضع من را نمیبنی؟ چگونه از من میخواهی امیدوار باشم؟ 
هرچند امیددهی فنون خاص خود را دارد و نباید قبل از آرمیدگی فرد، اورا امیدوار ساخت. اما مساله اینجاست که چرا اشتباها تصورمان بر این است که امید یعنی ، نادیده گرفتن وضعیت فعلی؟ نادیده گرفتن وضعیت یعنی دوری از واقعیت، یعنی اجرای مقدمات بیماری اسکیزوفرنی! و امید هیچ ارتباطی با اسکیزوفرنی ندارد.
مساله اینجاست که امیدوار بودن یعنی امید به نیروی خودمان برای بهبود اوضاع، یعنی امید به توانمندی های خودمان برای بهبود شرایط.یعنی امید به وعده خداوند که اگر دست بر زانوی تلاش بگذارم، خداوند از هیچ کمکی دریغ نخواهد کرد. یعنی من خودم، قطره ای از این دریا هستم برای بهتر عمل کردن. انسان ناامید ، برای این جامعه یک سم مهلک است. انسان ناامید؛ همان فردی است که برای کار فرهنگی در یک محله کوچک هم، نمیخواهد آن کار، تحول آفرین باشد. نمیخواهد حرکتی شور آفرین اتفاق بیفتد. وقتی در شورای محله این طرح ارائه میشود که برای نوجوانان در تابستان اشتغال زایی بکنیم، فقط فرد ناامید است که نمیخواهد کار نوین و جدیدی انجام شود . همان فرد است که ایده اش برای نوجوانان ، کلاس ریاضی و عربی و فیزیک  در تابستان است. مغز یک نوجوان را کامپیوتری میداند که هر زمان باید مطلبی در آن بارگزاری شود. 
یک فرد ناامید است که میتواند بجای کمک به راه اندازی یک کارگاه، ساعت ها در کنار دوستانش، به مرور مشکلات کشور بپردازد.از یک فرد ناامید تنها انتظاری که میرود این است که صبحش را با مرور مشکلات آغاز کند و شب هم همینطور به پایان برساند اما تمامی اهل محل را جمع نکند برای یک تعاون بزرگ و حل مشکلات اهالی محله.
مساله اینجاست که ناامیدی را یک حق مسلم میدانیم و امید را اهانت به شعور افراد. در واقع، امید را صرفا یک حالت سرخوشی میدانیم و ناامیدی را حقیقتی معقولانه. 
امید صرفا یک حالت روانی سرخوشی نیست. امید ،فکر معقولانه و دست جمعی برای حرکت است . وقتی کسب و کارهای خرد اطرافمان را رونق نمیبخشیم و کمک حال اطرافیانمان برای پیشرفت شان نیستیم، این اهانت به اطرافیانمان است، نه دعوت به امید.
امید است که تغییر به بار می آورد . و ناامیدی است که یک روزمرگی پر در آمد را از جهان طلب میکند.
گزارش خطا
ارسال نظر
آخرین اخبار
نقد و سیاست