به گزارش روزپلاس؛ براي آزادي، تعـاریف متعـددي ذکـر شـده کـه در بیشتر موارد، به نکات مشـترکی اشـاره دارنـد. بـا ایـن وجود، هریک از این تعـاریف، داراي نقـاط برجسـته و قابل تأمل هستند. بـراي مثـال ژان ژاک روسـو آزادي را عبارت از اطاعت از قانونی میداند که انسـان بـراي خـود وضع کرده است.
کانت ، معتقد است که آدمی نباید فقـط آزاد باشد، بلکه باید بر آزادي خود مسلط شود. از دیدگاه کانت، آزادی مادامی که با آزادی هر فرد دیگر، بتواند در چارچوب یک قانون عمومی برقرار باشد، تنها حق اولیه‌ای است که به هر انسانی به دلیل انسان بودنش تعلق دارد.
جان اسـتوارت میـل آزادي را در معنـاي آزاديهاي اجتماعی به کار میبرد و آزادی را به شرطی اصل صیانت ذات توصیه میکند. در مجموع، بالغ بـر دویسـت معنـی و برداشـت از مفهوم«آزادي» در دست است که گذشته از تفاوتهـاي قابل پیشبینی، در تمامی آنها تأکید بـر مسـئله امکـان، توانــایی، پیــروزي، رفــع موانــع و ســلطه بــر عوامــل دشواري آفرین در حرکـت بـه سـوي هـدف، بـه چشـم میخورد.
ژان ژاک روسو عقیـده دارد که تعلیم و تربیتـی کـه در آن همـه چیـز را بـراي کودك مجاز و آزاد میشمارد مردود اسـت زیـرا آزادي پیــروي از قــانون پذیرفتــه شــده اســت و عمــل بــه خواسته هاي شهوانی محض، عـین بنـدگی خواهـدبود.
با همه این تعاریف فلاسفه اروپایی از آزادی ، داعیه داران آزادی در ایران، کسانی که معتقدند در ایران ، آزادی جریان ندارد، آن راهی را میخواهند بروند که در واقع به عقیده روسو، بردگی انسان است. و سالهاست در گوش این ملت خوانده اند که آزادی، یعنی اختیار بی حد و مرز. و این به عقیده انسان شناسی فلاسفه اروپا، یعنی بردگی افراد.